-
خواهر teen ager دانشمند بزرگم
1389/03/02 22:01
"تو ازدحام سالن مطالعه ی دانشگاه (!) صدای هندزفریم تا ته بلنده، موزارت عزیزم داره فلوت می زنه تو گوشم، دارم تو قرن 17 (شایدم 18 یا 16) رسم خط در فضای سه بعدی میخونم. احتمالا دانشمند بزرگی ام!" من چه کنم با این خواهر teen ager دانشمند بزرگم؟! پ.ن: دلم برای آدمهای کندذهن نفهم می سوزه. جملات ابتدایی این پست، از...
-
خط خطی
1389/03/02 19:57
من پاره خط هم نیستم چه برسه به هفت خط جناب سی سی جون ۱ ! پ.ن1: منظور از سی سی، سیاوش می باشد.
-
خوش ات باد ۴ سالگی ات
1389/02/30 17:18
امروز دیوونه خونه ی من 4 ساله شد. به یاد اولین پستم و کامنتهاش که حالی ام کرده بودن "خوش برگشتم " چهار سال گذشته و من هنوز نه ما ام نه نیم من...
-
شرم و حیا، مال نوعروسه!
1389/02/30 16:35
آقاهه داشت گلوش رو پاره میکرد می خوند: "شرم و حیا، مال نوعروسه / اما باید، دومادو ببوسه یالا دیگه، همه منتظریم / عروس باید، دومادو ببوسه" خیلی خجسته دل شده م این روزها. موزیک سلکشنم آرشیو پر و پیمانی از ملودی های عروسی شده. از "جنگ و جنگ ساز" محمد نوری بگیر، تا این "شرم و حیا، مال...
-
Don't smile, it's your Birth
1389/02/30 16:08
تولدها همیشه ی خدا برای من مهم بوده ند. اونقدری که اگه الان بپرسید چند سالته بدون یک صدم ثانیه مکث جواب بدم "23 سال و 6 ماه و 10 روز"... اینقدر زود بزرگ شدم که خود همبازیهای بچگی هام هم ندیدند قد کشیدن محدود قد و زوال قواره م رو. گرچه حتی بچگی هام هم به این نفهمی که الان می بینندم نبودم. اقلا به قول مادرم که...
-
[ بدون عنوان ]
1389/02/29 18:00
اصلا fun نیس یه رفیق ترخیص کار داشته باشی که یه مشت همکار نفهم خارجی داشته باشه که یه خوشحالش شماره تو از تو گوشیش کش بره دل ظهر زنگ بزنه از خواب بیدارت کنه با انگلیسی پاره پوره و لهجه ی سریلانکایی سین جیمت کنه و در حالیکه نصف مغزت خوابه براش توضیح بدی که J ust friend لزوما اون B oy friend ی که ایشون تو ذهنشون تصور...
-
دماغ سربالا
1389/02/26 19:52
من مدل چسبونکی یک دماغ سربالای متشخص ام.
-
[ بدون عنوان ]
1389/02/24 21:55
واقعیت رو باید پذیرفت. پسر پولدار با حوصله ی نفهم به یه دردهایی میخوره که صد تا پسر چس کلاس بی حوصله ی بداخلاق بی پول روشنفکر فهمیده نمی خورن. ....................................................................................................... لیموزین باهاس سیاه باشه. سیاااااااااه دستای کثیفتو بچسبونی به شیشه های...
-
دیده شود حال من ار چشم شود گوش شما
1389/02/24 21:46
می فرمایند "ماه من غصه نخور، زندگی جزر و مد داره" فرمودیم "بیلاخ" Taylor Swift یه آهنگی داره You make me crazier crazier crazier حال الان منه _ وقتی همیشه خوبی، اشکال نداره باز حالتو بپرسم؟ _ دیده شود حال من ار چشم شود گوش شما
-
[ بدون عنوان ]
1389/02/21 18:52
_ گرگم و گله می برم _ چوپون ندارم، بیا ببر
-
[ بدون عنوان ]
1389/02/20 12:24
آدما عوض بشن من حرفی ندارم ولی دیگه چرا عوضی؟
-
به ملاقات آمدم ببین که دل سپرده داری
1389/02/19 16:11
وقتی میای قشنگ ترین پیرهنتو تنت کن تاج سر سروریتو سرت کن چشماتو مست کن همه جا رو بشکن الا دل ساده و عاشق من ........................................................... آبی تنم بود قشنگ ترین پیرهنم
-
من و این دور زمانه
1389/02/19 16:11
ستاره بارون کن و داغون کن و بیا حالمو دگرگون کن و برو
-
[ بدون عنوان ]
1389/02/18 15:13
من یک دیوار دراز قرمزم.
-
P.S
1389/02/17 14:20
مامان ها وقتی میرن مسافرت پیمونه ی برنجشونو کجا میذارن؟ شفته با گوشت چرخ کرده و سیب زمینی سرخ کرده اسمش میشه چی؟ من به بابام بگم چی؟ p.s: I hate cooking
-
[ بدون عنوان ]
1389/02/16 21:16
چار تا مانتوی دو تا پست پایینی خاطر شریفتان هست؟ یکی اش را پریروز یک دوست قدیمی به بی مناسبت ترین مناسبت دنیا برایم هدیه خرید! چشمهایم گرد شد گفتم "وبلاگمو خونده بودی؟" گفت "نه!" نوستالژیکم ورم کرد با شنیدن صدای مودم موقع Dial up connection ! حتی بعضی وقتها به روز ترین لب تاب دنیا هم باید صدای Dial...
-
Mad One
1389/02/14 00:47
I 'm s o M AD I t's n ot a j oke D on't k id m e
-
ندیدبدید بدبخت مفلوک
1389/02/13 01:12
من ندیدبدیدم اگر پولدارتر بودم، آنقدر ندیدبدید بازی در می آوردم که خود خدا هم حالش بد بشود از این شاخی که به من خر داده دلم چار تا مانتوی جدید می خواهد (غیر از این سه تایی که امروز خریدم) با یک کف پاشنه بلند صورتی جیغ و یک مشکی ورنی (غیر از آن کفش جدیده ام که یک هفته از خریدنش می گذرد.) و یک جعبه ی چوبی (سه برابر جعبه...
-
خدا مهربونه
1389/02/12 21:58
آدم باید یادش برود چقدر زنهای جزیره تنها اند. و دنبال جواب این سوال نگردد که چرا تمام بچه های امروز عصر پارک را یک مشت بابای تنها و اخمالو و خشن و بداخلاق آورده بودند گردش و با محبت برعکسی شان به زور کتک بچه ی شان را تاب میدادند. آدم باید همچین مواقعی دل بدهد به آواز "شب اومد و مهتاب اومد، بازم به چشمام خواب...
-
یکی شانه هایش را قرض بدهد، لطفا
1389/02/11 20:35
حالا فردا یکشنبه است و من هنوز دارم تنهایی بار این "دق کردن" را به دوش می کشم.
-
A Piece Of Paradise
1389/02/09 13:24
دیفال اتاقم
-
مبتذل تر شده ام..
1389/02/08 19:45
مبتذل تر شده ام..
-
آدم ها به دست هم پیر می شوند نه به پای هم..
1389/02/07 21:16
اولین روز 50 سالگی بابا بود امروز. مثل اولین روز 40 سالگی مامان خیلی نخواستم به رویش بیاورم، هی نشد! به بهانه ی کهولت سن حتی خواستم سالاد ناهارش را هم درست کنم که دست به سیاه و سفید نزند. باز هم نشد! یک نگاهی کرد به خاکستری موهای توی آینه اش، در جواب "پیر شدی دیگه بابا" گفت "کی باورش میشه؟" کلی از...
-
قصه ی من و کتایون
1389/02/07 21:05
کتایون دوست جدیدم است. باریک و بلند، ظریف و لوند کشیدمش روی پای راستم، برایش توضیح دادم که درخت هلو زهکشی خوب می خواهد، مراقبت می خواهد، خاک خشک می خواهد، به را باید زود به زود تر و خشک کرد. زهکشی نداشته باشد ریشه اش سیانید هیدروژن می سازد نابود می شود. گلابی باید خاکش سنگین باشد. هم قد و قواره ی خودش. زود می میرد توی...
-
So close So far
1389/02/06 10:30
تا دورترین آدم این شهر، یک کورس تاکسی بیشتر راه نیست. (تا دل های شان نمی دانم) دیشب به ساعت 23:58:43 من و دوست دورافتاده ام هدف آفرینش را کشف کردیم. (خیلی دورافتاده، هزار تا کورس تاکسی شاید، شاید هم بیشتر...)
-
۸۹/۲/۵
1389/02/05 11:00
چشمان تو شناسنامه ی مرا عوض کردند. امروز دو ساله می شوم...
-
[ بدون عنوان ]
1389/02/04 16:04
اصلسی های پاکوتاه پُرپَر دورگه ی ژاپنی سر چارراه که قولش را داده بودم + دوس داشتم جای این گردالیه بودم.
-
[ بدون عنوان ]
1389/02/04 14:58
مادرم دیوانه ام کرده تازگی ها فکر می کند دیوانه تر شده ام
-
یادداشت های یک غربتی بر طهران تهران
1389/02/04 11:12
با همه ی محشر و مزخرفی اش ، آخر نشستم پای طهران تهران مهرجویی جونم از نظر من ِ (به قول قهرمان داستان تو) غربتی، حتی برای شعور گروه سنی الف هم باید بیشتر از اینها احترام قائل بود که کل قصه اینقدر صمیمیت و خوبی و مهربانی و درک متقابل و همدردی و از این چرت و پرت ها موج نزند و حالت تهوع به آدم ندهد. حتی شنل قرمزی و...
-
وییییییییییز
1389/02/03 16:00
از وقتی این تصادفه شده، مامان پری سا قدغن کرده کسی با آقای دوست و اینا خارج از شهر نره مامان منم قدغن کرده اصن کسی از خونه بیرون نره! خیلی مرگ دلخراشی داشتن. پسره بچه محلمون بود، دختره همکلاسی پری سا الان من از سرویس دانشگامونم می ترسم یادم باشه از مامان پری سا بعدن بپرسم دانشگاه ما که خارج از شهره، تو سرویسمونم کلی...