خواهر teen ager دانشمند بزرگم

"تو ازدحام سالن مطالعه ی دانشگاه (!) صدای هندزفریم تا ته بلنده، موزارت عزیزم داره فلوت می زنه تو گوشم، دارم تو قرن 17 (شایدم 18 یا 16) رسم خط در فضای سه بعدی میخونم. احتمالا دانشمند بزرگی ام!"
من چه کنم با این خواهر teen ager دانشمند بزرگم؟!

پ.ن: دلم برای آدمهای کندذهن نفهم می سوزه. جملات ابتدایی این پست، از زبان خواهر تین ایجرم بیان شده نه من! آدمهای کندذهن نفهم بیشتر البته اعصابم رو خرد میکنند تا دلسوزیم رو تحریک...
نظرات 5 + ارسال نظر
لی 1389/03/02 ساعت 22:07 http://leee.us

خواهر شما هنوز به معجزه ی (( یار اتا پتون پتون )) اعتقاد پیدا نکرده ..

با جمن گلابتون...

مهدی 1389/03/03 ساعت 01:36

حاضرم سهمم از قرن ۱۷و ۱۸یا ۱۹ رو با موزارت و رسم خط در سه بعد و هندزفری مو تقدیمت کنم به جاش سهم چند روز گردش تو طهران زمان رضاخان تو ازت بگیرم!
معامله میکنی؟

آفتاب 1389/03/04 ساعت 12:37

تو را توی اون دانشگاه ترشی گذاشتند؟
دلم برات می سوزه دخمل

توی کدوم دانشگاه؟کدوم سالن مطالعه؟

دانشگاه خواهرم
سالن مطالعه ی دانشگاه خواهرم

مهدی 1389/03/06 ساعت 09:29

امیدوارم که اون آدم کند ذهنه من نباشم!
من فقط خواستم معامعله کنم چه با تو چه با خواهر teen ager دانشمند بزرگت!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد