-
[ بدون عنوان ]
1388/12/21 15:58
دلم گرفته دیشب که نه امروز خواب بد دیدم از این خوابها که با خودش می بردت 9 روز مونده به عید هرچی داره عیدتر میشه دلشوره ی منم بیشتر میشه خدایا خودت ختم به خیرش کن
-
[ بدون عنوان ]
1388/12/18 00:51
کاش مردم دانه های دلشان پیدا بود
-
[ بدون عنوان ]
1388/12/17 05:48
شب تا صب بیدار موندن دیدن طلوع خورشید و صدای گنجشک ها .......................... بهشت یعنی همین
-
[ بدون عنوان ]
1388/12/11 15:46
کاش آدما جای ماهی گلی جوجه رنگی میذاشتن تو هفت سین هم خوشگلتره هم زنده تر بامزه ترم هس
-
[ بدون عنوان ]
1388/12/09 15:15
آسایش دو گیتی تفسیر این سه حرف است سیگار پشت سیگار
-
[ بدون عنوان ]
1388/12/09 03:03
مسخره ترین کار دنیا اینه که بشینی ساعت ۳ صبح آرشیو ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ مسنجرتو چک کنی و بخندی به اسگول بودنای اون موقع هات چقد همه چی عجیب غریب و خوب بود وای یادته تو ام؟
-
[ بدون عنوان ]
1388/12/08 23:37
- دلم برات تنگ شده بود. میدونستی؟ - دستت درد نکنه چقد تقدیم کنم؟ - یه مرسی - مرسی
-
زندگی بدون وبلاگ یک چیز گنده کم داره
1388/12/04 04:05
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 جولی و جولیا رو دوتا دوست داشتم. یکی به خاطر خوش آب و رنگ بودنش، یکی هم به خاطر حس نزدیک درگیری عاطفی قهرمان فیلم با وبلاگ و خواننده های وبلاگش. این هالیوود زیادی تلخ و رئالیسته حتی توی نشون دادن چیزهای خیلی دل خوش کنک. انگار خود "من"...
-
[ بدون عنوان ]
1388/12/04 00:16
مامان بودن یعنی یادت باشه بچه ت ۸ ساعت به ۸ ساعت آنتی بیوتیکاشو بخوره
-
[ بدون عنوان ]
1388/11/25 12:44
همه اش یک گه خوری گنده بود حالا من نیستم و شد همه چیز همان جور همیشه گی ترش است
-
[ بدون عنوان ]
1388/11/15 19:55
یه کم بعدتر منم یادت میره منم می خزم تو لاک وبلاگ بنفش کمرنگم یادم میره آدما چقد خرن
-
پیشنهادی های جشنواره ی فیلم فجر
1388/11/15 18:55
از هر چیز این بی برنامگی که بنالم، بابت تاخیر ده روزه ی جشنواره ی فیلم فجر در بندرعباس خوشحالم. آدم دستش بازتره برای انتخاب. امیدوارم از این ده تا فیلم اقلا نصفش بیاد. من دلم فیلم میخواد. 1. طهران، تهران + داریوش مهرجویی، رضا یزدانی، پانته آ بهرام، سروش صحت، فرهاد قائمیان، کارن همایونفر، معیری... آدمهای دوست داشتنی...
-
هیس س س
1388/11/14 01:32
من خدای افراط و تفریطم الان در دوران تفریط به سر می برم
-
crazy never land
1388/11/11 23:28
خیلی چیزها میخواستم بنویسم برای پشتکوهی به خاطر رفتار غیر حرفه ای و زشتی که باهاش شد اما الان به خاطر چیزهای گنده تری ناراحتم آدمهای اینقدر حاشیه دار به هیچ جا نمی رسند پشتکوهی هنوز عزیزی حتی بی سیمرغ.. (اسمش چی بود؟ سیمرغ؟ تندیس؟)
-
بی پولی
1388/11/08 00:48
عاشـــــــــــــــــــــــــــــقتم لیلا حاتمی جونم چقد این بلاگ بازی و آه و ناله ها و جلب توجهات آشنا بود! چقد زن بودی چقد دلم میخواست محکم بغلت میکردم ماچت میکردم وقتی تو چارچوب در با نون بربری و صد گرم پنیر نسیه ایستاده بودی بغضت ترکیده بود زارزار گریه میکردی. سیامک انصاری جونم تو عمرم هیچ آدم ولنگ و واز و بیخود و...
-
jump to the hell
1388/11/07 15:14
آدم ها اگه میخوان بپرن، مث مرد بپرن، گردن من نندازن لطفا
-
[ بدون عنوان ]
1388/11/06 17:29
زنانگی است و هزار هزار دردسر...
-
جهت ثبت در تاریخ
1388/11/04 14:31
آخرین امتحان یک ترم مونده به آخر
-
آدما میگن من با تو وبلاگم فرق میکنم.. فرق میکنم؟
1388/11/03 15:30
_ یه بار گفتی "زمستون که هوا سرد شد، بشینی جلو چشمم، کاپشن بپوشم، از دهنم بخار بیاد بیرون، دماغم یخ کنه قرمز شه.. اون وقت واست میگم قبلنا راجع بهت چی فک میکردم، بعد که از نزدیک دیدمت چقد فرق داشتی.." زمستون امسالم واسه ما زمستون نشد رفیق. نه من با آدم تو وبلاگم فرق میکنم، نه هوا اونقد سرد شد که تو با کاپشن و...
-
[ بدون عنوان ]
1388/11/01 14:45
بیست نشم، کم کم 17-18 میشم خیلی باحاله به هیچیت نباشه امتحان داری بعد دم صبح تازه پا شی جزوه تو ورق بزنی بعد نمره ی شاخ هم بگیری! یا درسا آسون تر شدن یا من بعد ده ترم پوست کلفت شدم پ.ن: بعد هرجای امتحان استاد از حبه ی انگور سوال داده بود نیش من تا پهنای بناگوشم واز میشد توی دلم میگفتم شنگول و منگولش کو؟ استاد جدی میشد...
-
شنگول منگول حبه ی انگووووور
1388/11/01 06:22
امتحان میوه های ریز دارم یکی دو ساعت دیگه هرجای جزوه که میرسم به حبه ی انگور، ناخودآگاه یاد شنگول و منگول میفتم! هی من میخوام تمرکز کنم، هی نمیشه! پ.ن1: روش تهیه ی شراب رو استاده حذف کرد از جزوه مون پ.ن2: دیگه خدا، خودت اومدی نسازی. یا منو میندازی، یا بهت ایمان میارم
-
آشفتگی های شبهای امتحان
1388/10/30 21:51
خدایا تمومش کن ارواح رفتگانت
-
مکبث زار
1388/10/29 14:26
سری توی سرها درآوردن توی گنده ترین اتفاق فرهنگی کشور که خوف ترینش آتیلا پسیانی باشد، و معمولی ترینش مثلا شام آخر اخوی گرام، احمد سلیمانی .. با آنهمه امکانات و تجهیزات و دکور و نور و جلوه های ویژه... انگیزه، تلاش، استعداد و هوش بالا می خواهد. که هم پشتکوهی دارد هم اعضای گروهش. جهان سومی که ما باشیم و بندرعباسی که آنجای...
-
چندی از این شهر سفر کن
1388/10/28 18:08
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA آدمهای زندگی من با همه ی ادعای متفاوت بودنشان، توی یک چیز باهم مشترک اند: "ندیدن من" قانون دوم نیوتن برای آدمهای فهمیده ای که قدرت انتخاب و تصمیم گیری دارند، پرت و پلایی بیشتر نیست. هرچقدر عادت کنی به دیدن این آدمهای عجیب دوپا، بیشتر عادت میکنند به ندیدنت. و هی...
-
[ بدون عنوان ]
1388/10/26 03:03
عاشق آدمای میانسال 58 ساله ی چارشونه ی عینکیم یعنی امشب عاشقش شدم عاشق عینکی ترین و 58 ساله ترین و چارشونه ترین آدم دنیا
-
شطرنج :|
1388/10/26 02:57
_ تو ورزش هم میکنی؟ من: شطرنج _ جدا چه ورزشی دوس داری؟ من: شطرنج _ ورزش کن یه کم لاغر شی من: شطرنج _ خیکی من: شطرنج شطرنج شطرنج شطررررررررنج
-
[ بدون عنوان ]
1388/10/23 18:12
"او روز وقتی شهوند بارون تندی" پارسالِ من بود. 23 دی ماه 87 امروز سالگرد یه اتفاق خوبه
-
جهت ثبت در تاریخ
1388/10/21 19:30
اولین شب امتحان اولین امتحان یک ترم مونده به آخر پ.ن: بسمه دیگه. اگه قرار بود بشه، تو این ده ترم شده بود. آدما چه جوری میرن فوق لیسانس و دکترام میگیرن؟
-
استایل درس خوندن من
1388/10/21 01:53
آخر هر ترم همیشه تصمیم میگرفتم ترم بعد جبران کنم. و هی ده ترمه که آخر هر ترم دارم تصمیم میگیرم. نمیدونم چرا هی نمیشه استایل درس خوندنم تو ادامه ی مطلبه یک هفته بعد از شروع ترم قبل از میان ترم در طول امتحان میان ترم بعد از میان ترم قبل از پایان ترم یک هفته قبل از پایان ترم پنج روز قبل از پایان ترم چهار روز قبل از پایان...
-
[ بدون عنوان ]
1388/10/17 22:10
یک وقتهایی در زندگانی هست که... که... که...