یادداشتی در ستایش شلوار کردی


عکس های بالا مربوط به فیلم "همیشه پای یک زن در میان است."

دیالوگ طلایی گلشیفته توی اون سکانس دعواست. که حاضر نیست پیرهن های صورتی گل من گلی ای رو که شوهرش براش خریده بپوشه. به شلوار کردیش اشاره می کنه و با عصبانیت میگه: "من و اجدادم سالهاست تو این لباس راحتیم!"


بیست سال پیش توی این عکس من خیلی بچه تر از اون بودم که فلسفه ی وجودی شلوار کردی رو درک کنم. حتی میل به متفاوت بودن هم در من وجود نداشت. هرچی بود دلم میخواست بین اینهمه دخترهای صورتی پوش با لباسهام راحت باشم فقط. توی شلوارهای پولک منجق دوزی و پیرهن های شیشه ای صورتی توردوزی عذاب نکشم به حکم قشنگ بودنش.


عید سال 68 بود و دلم لک زده بود برای اون شلوار کردی خاکستری پررنگ پسرعمه جان (معین)، که چقدر شبیه آدم های خوشحال و راحت میشد توش. اینقدر جیغ و داد و فغان و ناله کردم تا تونستم غصبش کنم. و خدا میدونه چقدر از داشتن لباس جدیدم خوشحال و خوشبخت بودم! خوشحال تر از دخترعمه ها با لباس صورتی یقه ملوانی و پیرهن چیندار آبی با شلوار زردوزی و جوراب شلواری

پ.ن1: این دختری که شلوار کردی پوشیده و دست این آقای جوان (معین) رو گرفته منم. بقیه هم بچه های عمه هام. نوروز 68 (اینا هر کدومشون الان مامان و بابا شدن واسه ی خودشون!)

پ.ن2: این پست در راستای از سوتفاهم درآوردن کیمیای عزیز بود. و اینکه بنده با شلوار کردی هیچ خصومتی ندارم!

نظرات 16 + ارسال نظر
جیغ 1389/01/29 ساعت 09:35 http://jootii.blogsky.com

نمی دونم چی باید بگم خب من تا حالا هیچ وقت به پوشیدن شلوار کردی فکر نکردم
تنها وقتی که تو فکرش بودم این بود که توی کردستان بودم(پاوه- کرمانشاه) و دوست کردمون بهم گفت که از اون شلوار بندریا می خواد و بهش گفتم اون شلوار مال زناست و گفت نه کردونش و برام توضیح داد که منظورش همون شلوار کردی خودمونه.....

حالا سر فرصت راجع به بقیه ی چیزایی هم که کسی راجع بهشون فکر نمیکنه می نویسم باز!

کیمیا 1389/01/29 ساعت 11:42

کاش یکی کمک میکرد بتونم یه چیزی بگم که اینهمه خوبیتو جواب بده اما خودم هیچ جوابی ندارم.خیلی مهربونی.این حتما مربوط میشه به گرمای قلب مردم خوب اونطرفا که من هیچی ازشون نمیدونم و تو امروز بهم معرفیشون کردی.ازت یک دنیا ممنونم.
عکسات خیلی عالی بودن.هم اون دختر کوچولو که با قشقرق هرچی میخواست میگرفت واونقدر قشنگ دست کوچولوی بغل دستیش روگرفته.هم گلشیفته که تاحالا تو شلوار کردی ندیده بودمش.

ازم تعریف نکنین جوگیر میشم
من یه آدم بی جنبه ایم که روزگار دیگه مث من نزائیده
هی
مرسی دختره :*

کیمیا 1389/01/29 ساعت 11:58

سادگی و شادی توی صورت تو و معین اینو یادم آورد که با اجازه ات مینویسمش:
ای هفت سالگی
ای لحظهءشگفت عزیمت
بعد از تو هر چه رفت؛در انبوهی از جنون و جهالت رفت
بعد از تو ما صدای زنجره ها را کشتیم
و به صدای سوت کارخانه ها,دل بستیم.
...
وهمچنان که قلب هامان
در جیب هایمان نگران بودند
برای سهم عشق قضاوت کردیم.(فروغ)

امیدوارم حوصله تو سر نبرده باشم .

مرسی ولی دفعه ی دیگه که فروغ رو دیدی یادآوری کن که اینجا من همش 3 سالم بوده

آدم توی هیچی مثل شلوار کردی احساس آرامش نمیکنه...
به آرامشت حسودیم شد....

[ بدون نام ] 1389/01/29 ساعت 13:06

بعله.اتفاقا حواسش بوده چون در واقع مربوط به قبل از هفت سالگیه.میشه دوباره بخونیش...

خیالم راحت شد پس!

میلاد 1389/01/29 ساعت 13:46

یعنی بچه هامون از این عکسا می گیرن..؟

نکنه عکس با شلوار جین ترک بگرین..!

بعضی وقتا حس میکنم ما دهه شصتی ها زیادی خاطره بازیم
ما با آتاری و شلوار کردی و گوجه سبز و آلاسکا بزرگ شدیم
بچه هامون با آی پاد و آیس پک و به قول تو شلوار جین ترک
حالم داره بد میشه من

[ بدون نام ] 1389/01/29 ساعت 16:10

خیلی اوضات خرابه تو بابا :))
صدی چیه دیگه؟
اسم آدمه یا چی؟

یا چی!
بلی
صدی اسم یه جور آدمیزاده

[ بدون نام ] 1389/01/29 ساعت 16:15

از بالاترین وبلاگتو دیدم
میگن دست به مهره بازیه
ما هم تو رودرواسی آرشیوتو یه دوری زدیم!
این رفیقت راس میگفته
گریز از سنت داره داد میزنه تو وبلاگت
با این حال این عکس شلوار کردیتو نمیدونم کجای دلم بذارم!
هیچ دختری رو ندیدم اینجوری خودزنی کنه تو یه جای اینقد عمومی!
معمولا به دخترا که میگن خاطرات دوران بچگیشونو بگن، میان و فانتزی ترین خاطره شون رو با آب و تاب جوری تعریف میکنن که انگار خیلی چیز شاخیه! و جور وانمود میکنن که یعنی آره ما آدمای باحالی هستیم.
اما این حرکت، با در نظر گرفتن اینکه کاملا اتفاقی بوده گذاشتن این پست، (کامنتای پست قبلیتو خوندم) خیلی شجاعانه به نظر میاد.
تبریک میگم بهت

بابا به خدا من خیلیم سنتی ام
به جون مامانت!
دراینکه آدم باحالیم شکی نیست!
اما توقع نداشته باشین فردا دستمو بکنم تو دماغم عکسشو بذارم اینجا رو حساب صداقت!
مرسیتم :*

مهدی 1389/01/29 ساعت 18:30

نه تو بچگیم نه حالا! اصلا با شلوار کردی حال نکردم و نمیکنم و نخواهم کرد.
جالب اینه که تو کرمانشاه زندگی میکنم.
حتما میگی عجب آدمیه!!!!!

نه واسه چی بگم؟!

میلاد 1389/01/29 ساعت 21:21

نظر منو تایید نکردی...؟ دارم برات...!

تائید کردم بابا
ببین کامنتینگ رو قشنگ

سلام ؟ من هم تا حالا شلور کردی ن پوشیدم ولی پای مردهای کرد که در عیام عید در شیراز بودن دیدم وحس کردم باید شلوار راحتی باشد عکسهای قشنگی است مخصو صا این دختر قشنگ که می خند

:)

ای بابا زدی لینک مارو پاک کردی که خوبه منم بزنم دیلیتت کنم ؟

بزن دیلیت کن
همش کار یه کلیکه

میلاد 1389/01/30 ساعت 01:17

همون ؛ جراتشو نداشتی..!

راستی یادم رفت ؛ من یه شلوار کردی ارم واسه جوونیای بابامه

یعنی پسرم اونو قبول می کنه از من....؟

اگه از رنگش خوشش بیاد چرا که نه؟
یعنی میخوای بگی خودت تا حالا نداشتی؟!

غلامعباس 1389/01/30 ساعت 13:08

آهای شلوار کردی
با رویش ناگزیر شلوارک چه میکنی؟

بهشب 1389/01/30 ساعت 15:22 http://behshab.blogsky.com/

راحتی که انسان در دشداشه نوعی لباس عربی دارد.آدم در بهشت نداشته

بامداد 1389/03/01 ساعت 02:26

باورم نمیشه خدا بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد