هزار بار دیگر هم

که از شانه ای به شانه ی دیگر بغلتی
این شب صبح نمی شود
وقتی دلت گرفته باشد...

عطا صادقی


پ.ن: نمیدونم چرا عکسه رو دوست دارم. آدم ترحمش میگیره

نظرات 11 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 1388/05/24 ساعت 10:02

http://www.riverart.net/notes/dialogues2/persian/

مریم 1388/05/24 ساعت 10:29

...

اولین عکسه و نوشته ای که من میبینم بی نهایت بهم چسبیده ...

آخیش!

http://ccu-cinema.blogsky.com/
کاربران سی سی یو سینما انتخاب می کنند
بهترین هنرمند ۵۰ سال اخیر هرمزگان کیست ؟ چرا؟
حسین احمدی نسب
حسن بنی هاشمی
.
.
.

جرون 1388/05/24 ساعت 18:01 http://www.joroon.blogfa.com


حس عکس فوقالعادس. متن هم جالبه

ماه لی لی 1388/05/24 ساعت 22:29

اگر هم صبح شود در شبی نرفته مانده ای..........

قلبی پرخون.........

اگه چند سال دیگه عکسه رو ببینی دیگه ترحمت نمی گیره. کوچولویی هنوز.

سلام
ببینم تو که همش در حال گریه ای پس کی وقت میکنی بخندی
بخند تا دنیا به روت بخنده

این دو تا پست اتفاقی بود!
من گاهی هم میخندم
باور کن!

متن بیشتر از عکس بهم چسبید

چرا؟؟

محمد نفیسی کوچک 1388/05/26 ساعت 12:31

ولی این خطوط سیاه با منگنه به تخت چسبیدن
آخه چه طور آدم ترحمش بشه!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد