با سلام خدمت معلم گرامی که در راه سعادت ما تلاش و کوشش می کند انشایم را آغاز می کنم .
البته واضح و مبرهن است که خیلی از موجودات و مخصوصا حیوانات تفاوت های زیادی باهم دارند اما من خیلی گشتم تا فرق الاغ و گاو را بفهمم و زیاد هم موفق نشدم چون که مثلا الاغ حیوان سر به زیری بوده و در سر چهارراه ها چشمش پی ناموس مردم نیست هر چند که مردم بی انصاف هر طور که عشق شان بکشد از او سواری می گیرند و بارهای سنگین جابجا می کنند و بیشتر در کوهها و دره ها به این حیوان زبان بسته مرارتها وارد می کنند و چندر غاز یونجه در آخورش می ریزند و کاری به احساسات او ندارند که این الاغ ها هم برای خود دل دارند و عاشق می شوند ، عاشق عرعر های زیبای جفتشان و این که آرزو دارند در مرتعی بزرگ همدیگر را دیده و مثل فیلمهای هندی برای هم دم تکان داده و از سر و کول هم بالا بروند.
آرزو دارند زمان پیری سه چهار تا الاغک ریز و درشت دورشان باشد و روزگار پیری را در کنار فرزندان با آرامش بگذرانند و نه اینکه تازه بعد از عمری کار کردن و زمان بازنشستگی تازه نصف روز هم بروند باربری برای کمک به الاغ همسایه ... و نه اینکه در زمان پیری به درشکه بسته شده و در کوچه و خیابان نمک و سبزی بفروشند و بچه های شهری با تیرکمان به ران مبارک و جای دیگرش بزنند و در زمان مردن هم لاشه اش را جلو حیوانات باغ وحش بریزند .
خلاصه اینکه الاغ حیوان نگون بختی است که ستمهای زیادی را تحمل می کند و هر بلای به سرش می آورند و موقع دعوا آدمها بهم می گویند یارو عین الاغ هیچ چیزی نمی فهمد که این بزرگترین افترا و توهینی است که به او می بندند ... نه خیر الاغ می فهمد، اما از نجابت و خجالتی بودن است که حرفی نمی زند والا اگر آن روی سگش بالا بیاید چنان جفتکی نثار می کند که به قمر خانم بگویی تاج الملوک ! خلاصه که آخر و عاقبت خوشی برای الاغ متصور نیست .
اما گاو حیوان خوش شانسی است و برای خودش سروری می کند با آن چشمان مشکی و گاهی عسلی مدام کرشمه می آید و جلو جفتش خرامان خرامان راه می رود که انگار از این مانکن های لباس است . گاو حیوان قانعی است چون هر چیزی جلویش بریزی می خورد از یونجه و علوفه گرفته تا نان خشک و پوست خربزه و حتی نایلون پفک و کاغذ .
اعتراض هم ندارد و تازه در عوض و برای تشکر از این نعمات شیر تازه می دهد که سرشار از ویتامین هاست و از گوشت ، پوست ، فضولات ( پهن ) و حتی استخوانهایش استفاده می کنیم . اصلا ما آدمها هم باید از این گاو ، آدم بودن را یاد بگیریم و زیاد به همه چیز گیر ندهیم و به لقمه نانی قانع بوده و بیشتر به فکر تولید باشیم تا به جامعه خود خدمت کنیم .
البته گاو مثل ما انسانها نیست که کلاس بگذارد و بگوید دو تا بچه کافیست چون هر چقدر گوساله بیشتری بزاید پیش صاحبش عزیز تر است و یا مثلا مصرف سالانه لوازم آرایش گاوها از مصرف غذایشان بیشتر نیست چون آنها نیازی به سرمه کشی ، مش ، کوپ ، ریمل و تاتو ندارند و خدادادی برای جفتشان زیبا و دلربا بوده و نیازی به رنگرزی و صافکاری برای به دام انداختن پسر مردم ندارند . آنها در جامعه شان لخت و عور هم راه می روند ولی ظرفیتشان بالاست تا کار به جاهای باریک و گاهی تاریک نکشد .
بنابراین و خلاصه این که الاغ و گاو تفاوت زیادی باهم دارند چرا که اگر به الاغ غذا می دهند برای این است که از او سواری بگیرند اما گاو اینگونه نیست و زیر بار منت نمی رود و در عوض غذا ، خواص زیادی به همراه دارد . پس ما نتیجه می گیریم که گاو بودن فواید بسیاری دارد . این بود انشای من .
چه عکس پر و پیمانی
بعععععععععععععععععله!:دی.....حالا خوش گذشت؟!
جای شما سبببببز
موضوع انشا : تفاوت های الاغ و گاو
با سلام خدمت معلم گرامی که در راه سعادت ما تلاش و کوشش می کند انشایم را آغاز می کنم .
البته واضح و مبرهن است که خیلی از موجودات و مخصوصا حیوانات تفاوت های زیادی باهم دارند اما من خیلی گشتم تا فرق الاغ و گاو را بفهمم و زیاد هم موفق نشدم چون که مثلا الاغ حیوان سر به زیری بوده و در سر چهارراه ها چشمش پی ناموس مردم نیست هر چند که مردم بی انصاف هر طور که عشق شان بکشد از او سواری می گیرند و بارهای سنگین جابجا می کنند و بیشتر در کوهها و دره ها به این حیوان زبان بسته مرارتها وارد می کنند و چندر غاز یونجه در آخورش می ریزند و کاری به احساسات او ندارند که این الاغ ها هم برای خود دل دارند و عاشق می شوند ، عاشق عرعر های زیبای جفتشان و این که آرزو دارند در مرتعی بزرگ همدیگر را دیده و مثل فیلمهای هندی برای هم دم تکان داده و از سر و کول هم بالا بروند.
آرزو دارند زمان پیری سه چهار تا الاغک ریز و درشت دورشان باشد و روزگار پیری را در کنار فرزندان با آرامش بگذرانند و نه اینکه تازه بعد از عمری کار کردن و زمان بازنشستگی تازه نصف روز هم بروند باربری برای کمک به الاغ همسایه ... و نه اینکه در زمان پیری به درشکه بسته شده و در کوچه و خیابان نمک و سبزی بفروشند و بچه های شهری با تیرکمان به ران مبارک و جای دیگرش بزنند و در زمان مردن هم لاشه اش را جلو حیوانات باغ وحش بریزند .
خلاصه اینکه الاغ حیوان نگون بختی است که ستمهای زیادی را تحمل می کند و هر بلای به سرش می آورند و موقع دعوا آدمها بهم می گویند یارو عین الاغ هیچ چیزی نمی فهمد که این بزرگترین افترا و توهینی است که به او می بندند ... نه خیر الاغ می فهمد، اما از نجابت و خجالتی بودن است که حرفی نمی زند والا اگر آن روی سگش بالا بیاید چنان جفتکی نثار می کند که به قمر خانم بگویی تاج الملوک ! خلاصه که آخر و عاقبت خوشی برای الاغ متصور نیست .
اما گاو حیوان خوش شانسی است و برای خودش سروری می کند با آن چشمان مشکی و گاهی عسلی مدام کرشمه می آید و جلو جفتش خرامان خرامان راه می رود که انگار از این مانکن های لباس است . گاو حیوان قانعی است چون هر چیزی جلویش بریزی می خورد از یونجه و علوفه گرفته تا نان خشک و پوست خربزه و حتی نایلون پفک و کاغذ .
اعتراض هم ندارد و تازه در عوض و برای تشکر از این نعمات شیر تازه می دهد که سرشار از ویتامین هاست و از گوشت ، پوست ، فضولات ( پهن ) و حتی استخوانهایش استفاده می کنیم . اصلا ما آدمها هم باید از این گاو ، آدم بودن را یاد بگیریم و زیاد به همه چیز گیر ندهیم و به لقمه نانی قانع بوده و بیشتر به فکر تولید باشیم تا به جامعه خود خدمت کنیم .
البته گاو مثل ما انسانها نیست که کلاس بگذارد و بگوید دو تا بچه کافیست چون هر چقدر گوساله بیشتری بزاید پیش صاحبش عزیز تر است و یا مثلا مصرف سالانه لوازم آرایش گاوها از مصرف غذایشان بیشتر نیست چون آنها نیازی به سرمه کشی ، مش ، کوپ ، ریمل و تاتو ندارند و خدادادی برای جفتشان زیبا و دلربا بوده و نیازی به رنگرزی و صافکاری برای به دام انداختن پسر مردم ندارند . آنها در جامعه شان لخت و عور هم راه می روند ولی ظرفیتشان بالاست تا کار به جاهای باریک و گاهی تاریک نکشد .
بنابراین و خلاصه این که الاغ و گاو تفاوت زیادی باهم دارند چرا که اگر به الاغ غذا می دهند برای این است که از او سواری بگیرند اما گاو اینگونه نیست و زیر بار منت نمی رود و در عوض غذا ، خواص زیادی به همراه دارد . پس ما نتیجه می گیریم که گاو بودن فواید بسیاری دارد . این بود انشای من .
:))
مبارکه!
سلام
وب خوبی داری ...
باز داره دماغم داز می شه.
سلام خیلی قشنگ بود وب تان خیلی خیلی جالب بود برام موفق باشید