با سلام. وبلاگ هنری زیبایی دارید،امیدوارم در کارتون موفق باشید و روز به روز پیشرفت کنید،من یه وبلاگ فرو ش اینترنتی کتب هنری به زبان اصلی دارم،خوشحال میشم در خدمت شما هنرمندان باشم. ممنون میشم به وبلاگ من سر بزنید و نظر بدید و اگر دوست داشته باشید همدیگر رو توی لیست پیوند ها اضافه کنیم.پس منتظرتون هستم. سربلند باشید.
درباره مردنش میدونم که هر وقت دلش بخواد میتونه بمیره. ولی درباره تموم شدنش به سختی میتونم نظر بدم. شاید وقتی خودسانسوری میکنه یا به ر طریقی سانسور میشه. شاید وقتی بازدید کننده هاش تبدیل به افراد ثابتی میشن که فرد جدیدی توشون نیست. شاید وقتی مجبور بشه چیزی رو بنویسه که نمیخواد. ... نمیدونم.
میدونم ولی نمیگم....
سانسور نکن خودت رو
http://ir655.blogfa.com/
؟
باهات قهرم منم می دونم ولی نمی گم ...
قهر نکن
وقتی که برای مخاطبش ناز کنه دیگه مرده
نه
وقتی یه روز بیاد بگه خدا حافظ و جواب هیچ کدوم از کامنتش هم نده...
ولی شاید یه روز با سینِ سلامش همه چیز باز شروع بشه. شاید...
نه
ناراحت بودم
اگه میخواستم ببندمش دیلیتش میکردم مث وبلاگ قبلیم
کار یه دکمه ست همش
وقتی نزارن بنویسه
وقتی پاپوش براش درست کنن
وقتی که می نویسه ولی اعتقادی به نوشته هاش نداشته باشنه
وقتی ازدواج می کنه
وقتی که بنویسه ولی خودش اعتقادی به نوشته هاش نداشته باشه
امروز تولد میرحسین موسوی است مبارک باشه روزهای سختی در پیش داره خداوند به او صبر بدهد.
وقتی آپدیت نکنه
یه وبلاگ نویس زمانی می میره که جفت دستاشو از دست بده و نتونه خودش تایپ کنه ... نتونه
.
.
.
.
.
.
آشتی صدی ببخشید که کمی تو کامنتهای قبلیم شوخی کردم
وقتی که هرچی توی چنته اش داشته رو کرده و دیگه چیزی واسه عرضه کردن نداره!
کی میمیره ؟!
کی تموم میشه ؟!
من فقط می دونم آدما هر موقع خودشون دلشون بخواد میمیرن
همین ...
نمیدونم
فقط تئاتر خیابانی
خوشحالم برگشتی
سلام
وبلاگ زیبا و پر محتوای دارین به شما تبریک میگم لذت بردم از وبلاگتون. به وبلاگ منم یک سری بزنید خوشحال میشم
www.mahyar999.mihanblog.com
من به مرگ اعتقادی ندارم ..آن هم مرگ اندیشه ای تقسیم شده و سرایت کرده
وقتی ..نمی دونم..یه ؛وقتی؛هست که نمی تونم بگم :(...
و وقتی که خیییلی ناراحت باشه
وقتی خواننده هاش دیگه نخوانش و براشون مهم نباشه والا حتی اگه خودشم بخواد بره، نمیتونه! برمیگرده!
ُسلام من لینک خودمو تو وبلاگت دیدم.. راستش تعجب کردم... منم لینکتو اضافه کردم... فقط یه سئوال ما همدیگرو می شناسیم؟؟؟
وقتی که مجبور میشه خودشو سانسور کنه؟؟؟؟
یه وبلاگنویس زمانی میمیرد...که عمرش تموم شود....
در ضمن خیلی خیلی خیلی خیلی..ممنوووووووووووون بابت..
قلم و انگشتت توانا
با سلام.
وبلاگ هنری زیبایی دارید،امیدوارم در کارتون موفق باشید و روز به روز پیشرفت کنید،من یه وبلاگ فرو ش اینترنتی کتب هنری به زبان اصلی دارم،خوشحال میشم در خدمت شما هنرمندان باشم. ممنون میشم به وبلاگ من سر بزنید و نظر بدید و اگر دوست داشته باشید همدیگر رو توی لیست پیوند ها اضافه کنیم.پس منتظرتون هستم.
سربلند باشید.
معلومه که میدونم ... شروع مرگ تدریجی از آغاز تیرماه 88 و خوردن ضربه نهایی هفتم مهرماه ...
تو کامنت بعدی بهت می گم....!
:)
یادم رفت..........................
هم گفتن آبجیم اومده پابرهنه از نخل ناخدا تا دیوونه خونه من اومدم بگم که چقدر نت بدون تو یخ کرده بود تنش
خوشحالم که اومدی آبجی گره روسریتو باز کن نفس بکش داداشت هوای باد و موهای رها شدتو داره
نفس بکش قد کشیدنت رو از یاد بردم
قد بکش ...
میدونی کی؟
وقتی که زندگی واقعی به زور یا با اشتیاق خودت بورو از اینجا بکشه بیرون!
درباره مردنش میدونم که هر وقت دلش بخواد میتونه بمیره.
ولی درباره تموم شدنش به سختی میتونم نظر بدم.
شاید وقتی خودسانسوری میکنه یا به ر طریقی سانسور میشه.
شاید وقتی بازدید کننده هاش تبدیل به افراد ثابتی میشن که فرد جدیدی توشون نیست.
شاید وقتی مجبور بشه چیزی رو بنویسه که نمیخواد.
... نمیدونم.
من به قصد کُشت تو دارم میام جنوب.....
ادم ها اصن به اون خوبی نیستن که نشون می دن یا حتا خودشون می گن..اصـــــــلن.. نمی دونم... واقعن نمی دونم..
راستی سلام.. ممنون بابت محبتت عزیزم..
آره
مرسی استاد