۱. ماها تو شناسنامه مون نوشته مسلمون
بعد فقط فحش خواهرمادر به خدا ندادیم!
۲. کلاس گریم و آرایشم که تموم شد تازه به این نتیجه رسیدم
که آدمها بدون آرایش دوست داشتنی ترند
۳. من دنیام کوچیکه
از این سر اتاق شروع میشه
تا اون سر اتاق...
۴. لعنت به این روزهای قشنگ عاشقانه
که نه قشنگ اند
نه عاشقانه...
پ.ن: دوتای آخری یادگاری یه دوسته که افکارش به اندازه ی سنش کوچیک نبود
شاید یه روز اینجا رو بخونه...
سلام .. من از گزینه ۲ خوشم آمد و تایید می کنم ... واقعا اینجوره ... به من هم سر بزن .. بای
واقعا این آدم هایی که واسشون می نویسی گاهی ممکنه یه روز بیان و بخونن؟
معمولا یواشکی میان و میخونن
امان از این وبگذر که دست خیلیا رو رو میکنه!
دیگه حتی یواشکی هم نمیشه بری تو بلاگ یه دوست قدیمی و فضولی کنی...
ای روزگار
عاشق مسلمونهام!
خداییش بعضی ها رو بدون آرایش اصلا نمی شه دید.
تو این یه مورد تجدید نظر کن. البته منظور از آرایش رنگ زدن صورت نیست ها. یه چیز درست حسابی که قیافه طرف شبیه جن نشه.
راستی خدا خواهر مادر نداره. اصلا اگه پدر و مادر داشت که وضع ما این نبود. چشمک!
سلام نمیای طرف ما؟ آپ جالبی بود تولدتم مبارک خانوم خانوما
من یه دیونم که کمبود ارتباط دارم باید برم چرتو پرت تو پیج دیگران بزارم که بگم منم هستم تو مشکلی داری؟
جناب آقای فرزاد جنابی
راحت باشید
من با کسی مشکلی ندارم!
قشنگ بود به ویژه گزینه ۱ را خیلی پسندیدم.
بقیه مطالبتان که در همین صفحه بودند را هم خواندم و از بیشترشان خوشم آمد و لذت بردم.
------------
از برخورد بدی که در شیراز باهاتون شده بود هم در زیر نظری که داده بودید پرسیده بودم...
سلام.
کجای شناسنامه نوشته مسلمون؟؟
اگه ادم پیدا کردین ما را هم خبر کنید
دنیاتون از اون هایی که دنیاشون قد یک میز و منیتوره بزرگ تره
درود بر شما
من بیکار نیستم دنبال دوست دختر میگردم
خوب میشی
سرطان که نیست!
خانه ی تازه ی ۲۵
http://fb20351.blogsky.com/
سلام
از اسم وبلاگت خیلی خوشم اومد...
سلام
دیوونه خونه س دیگه!
سلام
چه دنیای قشنگی دارید
البته فکر نکنم کسه دیگه ای باشه که دنیاش بزرگتر از شما باشه
موفق باشید
مرسی از حضورت و نوشته های خوشگلت
خواهش میشه!
آسمان هر کجا همین رنگ است ....اما رفتن نگاه آدمها را عوض می کنه . تازه رنگ ها بی مفهوم می شن . آنوقت آسمون هر رنگی می تونه باشه .
سلام . از اینکه به وبلاگم سر زدی ممنون . آره من اهل کندرم . شما چطور؟
سلام. خوبی؟
شما اون مطلب رو روی بالاترین نوشته بودید؟
من از گفته ی شما عصبانی نشدم. از نوشته های وبلاگ خبری هرمزگان جوش آوردم. حالا هر چی که بوده بوده. نباید بیاد توهین کنه. به نظر من نباید واسه بچه ها چند ترم تعلیق میزدند.
سلطان هم که دیگه. باید میذاشتن متنش تموم شه تا شاید رفع ابهام میشد.
مسلما آقای سلطان هم دفاعی از خودش داره. من میگم باید حرف همه رو شنید. با مخالفت با بزن و برقص هم کلا مخالفم. با شادی بچه ها نباید این کار رو میکردن. دختر و پسره رقصیدن قبول. ولی میومدید به اونا تذکر میدادید. نه اینکه جشن رو به هم بزنید. بهانه شون هم اینه که راه نبود بیایم بالا. بهانه ی خیلی مضحکی آوردن