تبخال زدم لبام شده قد لبای آنجلینا جولی. سرما خوردم صدامم گرفته شده عین صدای شهره آغداشلو تو lake house ..
یه کم دیگه که رو خودم کار کنم نیتجه ی جالبتری خواهم گرفت..
پ.ن: کسی می دونه آنجلینا جولی با این لبای شتریش چه جوری رانی رو سر می کشه؟
عجب ماه مزخرفی بود این اردیبهشت
تولد ۶ تا از دوستام بود. واسه ۲ تاشون هنوز کادو نگرفتم
من نمی دونم چرا موقع کادو دادن یهو اینقد دوست و رفیق پیدا می کنم من
هرگز هیچ حسرتی در دنیا این چنین یک جا جمع نمی شود که در این سه واژه ی کوتاه :
او ـ دوستم ـ ندارد..
مقصد جایی در انتهای مسیر نیست، در لابلای مسیر است؛
و لذت بردن از قدمهایی که برمی داریم...
و تو صادقانه همپای من شدی برای رسیدن به مقصدی که از اولش فکر می کردیم باید یه جایی اون آخر آخرها باشه...
قرار نبود اینجوری شه!
پ.ن: مخاطب خاص داشت!
مشکل ما دخترا اینه که همیشه فکر می کنیم طرف مقابلمون با همه فرق داره.
بعد وقتی خیلی دیر شد تازه می فهمیم همشون سر و ته یه کرباسن
میگه از اعصابه از اعصابه
اعصاب ندارم از دستش بس که سوزنش گیر کرده رو همین یه جمله
خدا یه چیز انداخته تو دهنش:
از اعصابه
ـ قشنگترین قبرستونیه که تو عمرم دیدم..
ـ قبرستون؟!
ـ آره. سحابی هم محل تولد هم محل مرگ ستاره هاست.
همشون برمی گردن به همونجایی که ازش متولد شده ن
ـ من نمی دونستم ستاره ها هم می میرن!
ـ همه شون می میرن! خیلی از ستاره هایی که ما الان داریم می بینیم شاید میلیونها سال پیش مرده ن ولی ما به خاطر مسافتی که باهاشون داریم هنوز داریم اونا رو می بینیم..
ـ یعنی اینقد دورن؟
ـ خیلی دور... خیلی نزدیک
ـ می دونی تو یه بعدازظهر گرم گرم گرم بعد از ناهار تو یه کلاس خنک خنک خنک چی می چسبه؟
ـ یه چرت نیمروزی!
ـ نشستن سر کلاس علفهای هرز.. چرت نیمروزی که همیشه می چسبه بستگی داره با کی و کجا؟!
ـ پس هم آغوشی با استاد!
ـ زن داره
ـ دل که داره!
ـ استاد ریاضیمم دل داشت. ولی ۴ بار ریاضی افتادم
کامپیوتر برای چت، چتروم برای کاربران جدید، ۱۰ عدد پسر برای دختران بیکار برای اسکول کردن،
پول کارت اینترنت را باید بدهیم، پول تلفن جدا
و دیگر هیچ...