16 آذر 1388- پل هوایی اتکا
توضیح و شرح و قصه ندارد. 16 آذر 88 مهمترین میان ترمم را پیچاندم تا از هوای بارانی پل هوایی اتکا لذت ببرم. کمی زندگی کنم.
خانه ی شهریاران جوان، بهروز من بود
دانشگاه هرمزگان، عباس من بود
دانشگاه آزاد، ساناز من بود
پارک صفا، سهیلای من بود
جزیره ی هرمز، محمدرضای من بود
خیابان طلوع 15، پریسای من بود
ساحل سورو، سجاد من بود
پارک آزادگان، سارای من بود
بود
عکس قشنگی هستش
من کجا بودم؟..
چیزی برای گفتن نگذاشته اید با دقت و بی پرده
عکس بسیار زیبا است.
همه اینا یه طرف ، عباس آقا هم یه طرف که فرق میکنه با اون طرف ...
سلام .
آفرین عکس بالا خیلی قشنگه .
سلام آبجی با مرام خودم
همه از این بود ها داشتن
نبود این بود ها تو این روزای ناکوک
گاهی لج و اشکتو با هم در میاره
شاد باشی همین
چه زیبا و ساده نوشته ای ....
از بازدید وب شما لذت بردم.....
الهی قربونت برم من هنوز هستم.
نکنه این پراید که تک داره می ره تویی هان؟ لابد اونا هم که دارن میان ماییم. پس با این تفاسیر جونم برات بگه که اون پراید سفید که نزدیک خط راهنما زده به چپ منم که می خوام بیام(دارم میام) دنبالت.
به این میگن عکس: مفهومی؛ متفاوت و ماندگار
خسته نباشی دوست من .
شلوغش نکن
من ۲ زاریم کجه....
یعنی اینا همشون مال تو هستن....
عجب عکس قشنگ و رمانتیکی گرفتی خانوم خوشگله
حالا این همه اسم دوستات رو نوشتی پس من کجام؟
من مگه دوست تو نیستم؟!!!!
همون "بود" مهمه؛ نه؟!
سلام..
میبینم کخ کلا عکست علنی شد ، به به .. تولدت مبارک !!
پیغام ،پسغومات send میشه ...
شب خوبی داشته باشی.
عوضی تو نمیگی آدم دلش تنگ میشه؟
تو چقدر بود داشتی. خوش به حال خاطره ات
:|
من تازه دوزاریم افتاد:))
یکی از بهترین پل های هوایی دنیاست... نه به خاطر ظاهر و ساختارش... بلکه به خاطر محل قرار گیریش...
با دیدن پیچ زیبایی که میره به سمت مرکز شهر