تو این دنیای عوضی و هیشکی به هیشکی،
دیگه چه اتفاقی باید بیفته که مومنان اقرار کنند خداوندی در کار نیست..
یا اگه هست خیلی مهربون نیست؟؟؟
احتمالا خود خدا آیه نازل کنه که من وجود ندارم یا اگر وجود دارم خیلی مهربون نیستم!!
سلامچه میدونم از خودش بپرس مثل ما بیای تو بلاگم میفهمی چی میگم
خدا.....مهربون تر از حرفای این و اونه دوست من
باس یه اتفاقی بیافته که خیلی چیز باشه:دی
کتاب { روی ماه خداوند را ببوس } را بخون .ارزش خوندن رو واقعا داره.نویسنده اش : مصطفی مستور برگزیده جشنواره قلم زرین هم هست .
خودم خوندمش :)
سلام ممنون از اینکه سر زدیدموفق باشید.....شوریده
سلامممنون
یاده آهنگ ابی افتادم!یکمم اغماD:شاید با حرفت موافق باشه (; یعنی موافقه دردودل با خدا! حتی نق زدن (;
من اعتراف می کنم .. که خدای ما همچین خیلی هم مهربان.....//////////////نه .. آن شاهکار ادبی خودم نبود شاهکار ادبی من اون قطعه ی چ بازی بود که ..// هر چقدر بی معنی تر بنویسم بیشتر مورد قبول واقع می شود انگار!
خوش باشی با خدات
من ندیده بودم که برام نظر داده بودی...خیلی ممنون..همینجوری اومدم:دیخوش باشی عزیزحالا این نقطه ماله ته خط بود یا سر خط؟
سلام این روزا اونقدر اتفاق بد برام افتاده حس میکنم خدا خیلی بی رحمه .... کاش یکی می فهمید چی میگم ...
سلامممنون که سر زدی بهموبلاگ خوشگلی داری ولی حالا چرا اینقدر به مردا فحش میدی ؟! ما گناه داریم !!
بدون هیچ اتفاقی همه دارن همینو می کن
یه طوره مخوفی با نا مهربونی موافقم!
با شعری از خودم نظر می دم :می ترسم ابراهیم در آتش سوخته باشد و اژدها موسی را بلعیده اصلا من به خدا شک دارموقتی خرسهاتمام تابستان را خواب مانده اند ...
چه خوب شد گفتی می دون یچند وقت بود دنبال منبع این متن می گشتم؟؟؟
دیونه خونه تنها جاییه که به من آرامش میده منم بستری کن
هیچی!همینی که هست از سرهممونم زیاده باور کن
احتمالا خود خدا آیه نازل کنه که من وجود ندارم یا اگر وجود دارم خیلی مهربون نیستم!!
سلام
چه میدونم
از خودش بپرس مثل ما
بیای تو بلاگم میفهمی چی میگم
خدا.....مهربون تر از حرفای این و اونه دوست من
باس یه اتفاقی بیافته که خیلی چیز باشه:دی
کتاب { روی ماه خداوند را ببوس } را بخون .
ارزش خوندن رو واقعا داره.
نویسنده اش : مصطفی مستور
برگزیده جشنواره قلم زرین هم هست .
خودم خوندمش :)
سلام
ممنون از اینکه سر زدید
موفق باشید.....شوریده
سلام
ممنون
یاده آهنگ ابی افتادم!
یکمم اغماD:
شاید با حرفت موافق باشه (; یعنی موافقه دردودل با خدا! حتی نق زدن (;
من اعتراف می کنم .. که خدای ما همچین خیلی هم مهربان.....
//////////////
نه .. آن شاهکار ادبی خودم نبود
شاهکار ادبی من اون قطعه ی چ بازی بود که ..
// هر چقدر بی معنی تر بنویسم بیشتر مورد قبول واقع می شود انگار!
خوش باشی با خدات
من ندیده بودم که برام نظر داده بودی...خیلی ممنون..همینجوری اومدم:دی
خوش باشی عزیز
حالا این نقطه ماله ته خط بود یا سر خط؟
سلام این روزا اونقدر اتفاق بد برام افتاده حس میکنم خدا خیلی بی رحمه .... کاش یکی می فهمید چی میگم ...
سلام
ممنون که سر زدی بهم
وبلاگ خوشگلی داری ولی حالا چرا اینقدر به مردا فحش میدی ؟! ما گناه داریم !!
بدون هیچ اتفاقی همه دارن همینو می کن
یه طوره مخوفی با نا مهربونی موافقم!
با شعری از خودم نظر می دم :
می ترسم ابراهیم
در آتش سوخته باشد
و اژدها موسی را بلعیده
اصلا من به خدا شک دارم
وقتی خرسهاتمام تابستان را
خواب مانده اند ...
چه خوب شد گفتی می دون یچند وقت بود دنبال منبع این متن می گشتم؟؟؟
دیونه خونه تنها جاییه که به من آرامش میده منم بستری کن
هیچی!همینی که هست از سرهممونم زیاده باور کن