سَرِمان را نوشته اند از قبل. داریم الکی جان میکنیم به خدا.

برنامه ریزی چیز مزخرفی است. باید بگذاری همه چیز همینجوری الکی الله بختکی خودش بشود. وقتی تصمیم میگیری فلان کار را بکنی، دقیقا از همان لحظه هی دست و دلت نمی رود که فلان کار را بکنی. "من تصمیم ندارم کنکور ارشد بدهم. من دلم نمیخواهد نمایشنامه ام را تمام کنم. من کلاس تیراندازی نمی روم." و از این دست... اینقدر روزی هزار بار با خودم تکرار میکنم که گول زده باشم خودم را. و دل بدهم به یکی اش اقلا.

زندگی از قبل تعیین شده چیز مزخرفی است. اصلا ارزش جان کندن دارد این روالی که همه میدانند از قبل تعیین شده؟ اسم مسخره اش را هم میگذارند سرنوشت. خدای خیلی مهربان لطفن آن آخرش را نشانمان بده یک کم. ببینیم اگر ارزشش را دارد بنشینیم به تقلا. اگر قرار باشد زن یک کارمند خسته شوم سه تا بچه ی قد و نیم قد داشته باشم بلولم توی روزمرگی، از همین الان الکی جان نکنم برای بقیه اش.

درِ این وبلاگ با همه ی متعلقاتش را هم تخته کنم بنشینم منتظرِ آن چیزی که "سرنوشت" است اسمش، تا خودش با پای خودش بیاید سراغم.

نظرات 12 + ارسال نظر
نونوچه 1389/08/17 ساعت 12:17 http://nonoche.blogsky.com

به نام خداوند بخشنده مهربان
من هم از برنامه ریزی خوشم نمی آید. برنامه نویسی چیز بدی است.

کیمیا 1389/08/17 ساعت 19:14

اینقدر ازدواج و بچه دار شدن چیز وحشتناکیه؟!

نه
ازدواج عالیه فوق العاده ست
اما با آدم درستش
مامان بودن هم خوشگلترین حس دنیاس که معتادشم

کیمیا 1389/08/17 ساعت 19:53

یه تجربه یک خطی داشتم که خیلی دلم می خواست بنویسمش.اول ترسیدم.فکر کردم ممکنه بگی .....(هر چیزی)اما واقعا هر وقت اومدم اینجا ُجز مهمان نوازی و پذیرایی هیچی نبوده پس قبل از هر چیز تشکرم رو بابت همین بزرگ منشیت بپذیر.نه اینکه از رد و قبول حرفام بترسم(حتی با خشونت )؛که تازه خوشحالم میشم ؛اما مارگزیده ای شدم که فکر میکنم ممکنه بشنوم :(حالا کی نظر خواست؟)


واما تجربه:(حداقل در اکثر موارد)سرنوشت ،در مواردی برای ما تصمیم می گیره که خودمون محکم پای تصمیماتمون نایستیم.قبول ندارید؟

۱. یعنی من اینقد خشنم؟
۲. این جمله عالی بود. فوق العاده بود. اصلا تا حالا بهش این شکلی نگاه نکرده بودم.

سارا 1389/08/17 ساعت 22:39 http://shayad1shab.blogsky.com

بعضی کارها را باید بگذاری دقیقه ی 90مهم نیست که هی نگرانشان هستی ٬باید واگذارشان کنی به بعد٬ به فردا اصلا شاید ٬نباید وقتت را تلفشان کنی٬ وقتِ بالا پایین کردنشان!

ولی اگر خدا تهش رو نشون بده خیلی اتفاق ناخوشایندی است !حتی بدتر از زمانی که تهش را ندادنی!!

امیرسالار 1389/08/18 ساعت 02:19

توصیه می کنم که تنبلی نکنی و متن رو کامل بخونی....دکتر علی شریعتی:
قضا وقدری که تو معتقدی می گوید هرکس هر کاری می کند٬ هر شلاقی که بازویی می زند و گرده ای می خورد٬ هر پولی که غارت می شود و غارت می کنند و هر ستمی که افرادی می کنند و اقوامی می کشند٬ همه از پیش نوشته شده و لا یتغیر است...اگر جبر الهی راست است٬ قید اخلاقی بی معنی است: اگر همه چیز جبر است٬ همه کس آزاد است.تو همیشه می گویی از قول پیغمبرت که: آدم خوشبخت در شکم مادرش خوشبخت است و آدم بدبخت در شکم مادرش بدبخت...انصاف بده٬ این جهان بینی تو یک جهان بینی شکمی است. بشریت و اخلاق و اراده و مسئولیت و خیر و شر و کار و فکر و سرنوشت و جهاد و جنایت و خدمت و خیانت و ...همه یعنی کشک.

این بود که "ایمان شکمی" تو را رها کردم . اگزیستانسیالیست شدم . معتقد شدم که من می توانم سرنوشت خودم و جامعه ی خودم را بسازم٬ تقدیر من به دست خودم است و با اراده ی خود من و با انتخاب خود من. به آن سارتری معتقدم که میگوید:"حتی کسی که ازمادرش فلج به دنیا می آید٬ اگر قهرمان ورزش نشود خودش مسئول است." ببین تا کجا اراده و آزادی انسان را نشان می دهد...این طرز فکر سارتر مادی و لامذهب است و آن بینش توی معنوی و مذهبی.

از کتاب "پدر، مادر، ما متهممیم"
دکتر شریعتی فوق العاده ست. من اگه الان مسلمونم، با این کتاب دکتر شریعتیه که مسلمونم.
خدا باید به دکتر شریعتی مدیون باشه

رضا 1389/08/18 ساعت 14:12

این قضا و قدر و اختیار آدم توی جامعه شناسی بهش میگن رابطه بین عاملیت و ساختار.
تعبیری هست که میگه هر عاملی، در شکلگیری این ساختار نقش داره به اندازه اراده و قدرتش.

رضا 1389/08/18 ساعت 14:13

خودِ حودت باش رفیق!
از چه دلتنگ شدی، دلخوشی ها کم نیست!

. 1389/08/18 ساعت 14:40

خب تو لیسانست را بالاخره گرفتی پس .چه خوب بعد از این همه وقت خبر خوشحال کنندهایه که شنیدم.راستی ارشد هم خوبه انگار.ولی من .دیگه انتظار مدرک بالا نداشته باشیا بیات سراغتا اخه دیگه.اخ چی میشه اگه تو خانم دکتر بشی والهی مموش فدات بشه کپلی من.چه بچه ای تو دومن تو به معراج می رسه اوخ که دارم کیف میکنم.خوشگلکم لیسانس گرفته به به .الهی لپات همیشه گلی باشه.

من 1389/08/18 ساعت 23:28

اینجوری که میگی سرنوشت شما خانوما جز شوور کردن نمیتونه باشه! :دی

امیرسالار 1389/08/18 ساعت 23:39

من تازه این کتاب رو خوندم و تا پست تورو دیدم این قسمتش به ذهنم رسید نمی دونم چقدر ربط داشت

[ بدون نام ] 1389/08/19 ساعت 11:51

manam mokhalefam ba barname rizi harchi shod shod nashodam nashod

samira.dinemigro 1389/08/19 ساعت 11:53

manam mokhalefam ba barname rizi harchi shod shod nashodam nashod

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد