مموش من / پوران من

مامان من با حیوان خانگی بدجوری درگیری دارد. بچه که بودیم، جوجه رنگی از ملزومات تفریحات تابستان محسوب میشد. با چنان قِر و فِری آب و دان می دادیم، انگاری شخصا زائیدیم شان. مامان بدش می آمد. فتوا داده بود که نجس اند اینها. می شاشند توی خانه، زندگیمان نجس می شود.

پارسال تابستان خرگوشم که مرد، مامان با همه ی دشمنی ای که با آن مرحوم داشت، دلش بیشتر از همه سوخت. دوزاری ام افتاد که همیشه از ترسِ درگیری عاطفی و این دلتنگیهای بعد از از دست دادن این جک و جانورها بوده که مامان قدغن کرده بود حیوان خانگی داشته باشیم.

عموما ترجیح میدهم فضای اتاقم را شبیه جنگل کنم، تا اینکه جک و جانورهایم را ببرم ول کنم توی جنگل. دیشب همسترهایم را ول کردم توی اتاق بچرخند، پوران گم شد. اینقدر که بابت گم شدن پوران غصه خوردم، از دانشگاه اخراجم می کردند ترم آخر، نمی خوردم.

توی کمد لباسی پیداش کردم بعدِ 24 ساعت. چشمهاش خون آمده بود. نفهمیدم چرا. مامان من دل نازک است. حال زارش را که دید کم مانده بود بزند زیر گریه. همسترها هم می ترسند از تنهایی؟ گریه هم میکنند؟ خون گریه میکنند؟ در این حد؟!

چنان خودش را سفت چسبیده بود بهم، یک لذت عجیب غریبی داشت. مثلن انگار بچه ی خودم را بغل کرده باشم که از فرط تنهایی چسبیده باشد بهم و مشت کرده باشد موهایم را توی دستهای کوچولویش.

پوران سرسنگین شده. دوربین می بیند پشت میکند. اخم میکند. غصه دار با چشمهای سرخ کوچولوی معصومش جوری نگاهم میکند تا از عذاب وجدان بمیرم که دیشب ولش کرده بودم به امان خدا.

مموش اما یک خر نفهم بی تفاوت است. مثل یک خرس قطبی بی احساس  تمام روز خوابش برده بود. انگار نه انگار پوران گم شده. دوربین میبیند یک ربع می چسبد به شیشه، دستهای کوچولویش را می چسباند ژست میگیرد عکسش را بگیرد کسی.

من عاشـــــــــــــــــــق اینام

نظرات 19 + ارسال نظر

خدا رحمتش کنه!!

خرگوشمو میگی دیگه؟
دوسش داشتم

mrsi sedi
matlabat mese hamishe ziban, va man beshakhse khodam az khodaneshon lezat mibaram

دیدی چشای پورانو؟

:)) نمیری صدی
بمیری به کی بخندم آخه؟!

خر ِ بی احساس

ااااااااااا !!!! این چیزایی که من دیدم منم عاشقشون شدم !!!!!!!چـــــــــــــــــــــــــــــه خوبن !!!!!

خیــــــــــــلی

جیغ 1389/07/19 ساعت 07:22 http://jootii.blogsky.com

وااای..الهی پوران، منم یه بار میشکا مو گم کردم که کل خونه رو گشتم اخرشم وقتی داشتم زار می زدم مامان چراغو خاموش کرد تا راحت زار بزنم اونو تویه یه لوله مقوا زیر تخت در حال جویدن پیدا کردم، بی معرفت تا اون موقع سایلنت مونده بود همه جا تاریک شه کاره جویدن نشو شروع کنه.....
من 14 تا داشتم ازشون که وقتی میشکا دیابت گرفت مرد همه شونو بخشیدم و حالا فقط دو تا پسر خوشگل و یه دختر سلیته دارم...
خدا نگهشون داره واست....

دیابت گرفت؟

بهشب 1389/07/19 ساعت 08:28 http://behshab.blogsky.com/

این پست خیلی چسبید.خیلی

بسی خرسندیم

میگم احتمالاً کمد تاریک بوده این یارو پورانه خیال کرده اشکال از خودشه با اون ناخونای درازش افتاده به جون چشش!نه!؟

ولی خیلی نازن
خیــــــــــــــــــــــــــــلی
خیلــــــــــــــــــــــــــــی دیگه خلاصه
:-x

فک کن!

یوخه 1389/07/19 ساعت 13:31 http://ukhe.blogfa.com

سلام
برم تو ژست مموش در نیام!!!
جونورای باحالی داریا ایول
بیچاره پوران دلم سوخت براش بابا همسترو که ول نمیکنن تو اتاق اونم اتاق صدی !!!!!! شوخی کردم به دل نگیر


تو اگه وضعیت اتاقو دیده بودی چی میگفتی؟!!!
سازمان حمایت از حیوانات منو اعدام میکرد!

آرش 1389/07/19 ساعت 13:38

نوشته بودی فحش داده بودم اینکه گفته بودم به دوستای فرضیت نناز فحش بود یا اینکه گفتم خودتو درست کن تا از این اتفاقا برات نیفته از زرنگیت خوشم میات که وقتی میبینی یه پست ممکنه یه چیزایی رو سبب بشه میگی فحش بود و تاییدش نمیکنی اینجوری خوب کسی هم که جوابت به من رو میخونه تایید میکنه لابد فحش بوده دیگه اما فحش هیچوقت هیچ جا ننوشتم دختر هیچ جا بزار همون دوستای فهیمت خودشون قضاوت کنن

به دوستم موثق فحش داده بودی
با موثق نشستیم دوتایی پای کامنت تائید نشده ت خندیدیم
چرا اینقد داری خودتو می ترکونی که کامنتای داد و بیدادت تائید شه؟
من اهمیتی به حرفات نمیدم. چرا اینقد اصرار داری منو ارشاد کنی؟
من و دوستای نفهمم رو به حال خودمون بذار و برو
بذار تو این لجنزار دست و پا بزنیم و بمیریم

[ بدون نام ] 1389/07/19 ساعت 15:17

واقعا همستر هات گم شده
اه چه بد

پوران
گم شد
ولی بعد از یه روز پیدا شد

آخی ما هم دو تا همستر داشتیم یه روز بردیمشون تو حیات چشت روز بد نبینه موشای گنده اومده بودن دهناشونو از دو طرف کشیده بودن و کشته بودنشون قتل وحشتناکی بود درکت می کنم

نــــــــــــــــــــــع
چرا این چیزا رو به من میگین؟
میدونین من دلم نازکه

وحید 1389/07/19 ساعت 20:23

واااااااااااااااااااااااااای خدا!دلم رفت،خیلی بامزّن،تو عمرم با دیدن انواع و اقسامِ جک و جونور،دلم اینقدر قیجوجه نرفته بود،ماشالله شون باشه خواهر ;)

قربون شما

امید 1389/07/19 ساعت 23:10

my mad house یعنی: خانه دیوانه من یعنی خانه ای که دیوانه هست و متعلق به من هست. دیوانه خونه من یعنی کسی که دیوانه خونه من هست.اصلا فکر کنم حالت خوب نیست.من هم که اومدم گیج شدم یه توضیحی بده بفهمم جریان چیه.

در زبان انگلیسی صفت قبل از اسم میاد
و MyMadhouse یعنی دیوانه خانه ی من
دیوانه خانه به معنای پاتوق مشتی سایکو، نه از این دیوانه های خوشحال روزگار

. 1389/07/20 ساعت 08:35

http://zamannews.ir/View.aspx?ID=890228145

http://nil0000far.blogfa.com/post-62.aspx

ببین


البته حال و روز این خانوم گریه داره نه خنده

عرشیا 1389/07/20 ساعت 10:22

تو هم عشقت دم مشکته
هر دفعه می بینم عاشق یکی شدی
الانم که عاشق دو تا زبون بسته شدی
چون زبون ندارن بگن چقد تو....

چقد من خرم گاوم

سلام خاله...این جک و جونورام دیونه میکنی میره پی کارش...گناه دارن

راستی نظر مثبتت مساعده که ما همو بلینکیم؟[زبان][نیشخند]

یه سری به منم بزنید گناه دارم

جیغ 1389/07/25 ساعت 21:57 http://jootii.blogsky.com

این جوجو خوشگلا متاسفانه از ادما مریضی می گیرن ... و اینکه همه بیماری هایی که ممکنه ما داشته باشیم اونا دارن، مث حمله ی قلبی...دیابت و صدتا مرض دیگه....باید خیلی مواظبشون باشی....من دخترم (همون سلیته )حامله س بو شربت اکسپکتورانت می ده...
راستی نژاد همسترات چیه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد