بهشت با پوستِ شوکولات

تو این بقالیه یه آب نبات هایی کشف کردم خودِ بهشت. داشتم واسه اِلی می گفتم که چقد اینا پوستاشون نوستالژیکه، آدم یاد قبلنا میفته. دقیقا خودِ پوست شوکولاتِ راست راستکی.

یه جوری شاکی برگشت گفت "میشه سعی کنی یه چیزی رو بدون خاطره ازش بگذری؟"

چو انداخته بودم که خیلی خداست مزه ی این آبنبات ها. و مارکشم به هیشکی نخواهم گفت. زهرا (زی زی) نصفه شب sms داده که "بیا تو مارک این آب نبات ها رو به من بگو، منم برات سورپرایز دارم." 

قطعا من اینقد آدم احمقی ام که به راحتی مارک آب نبات ها رو بهش گفتم، بدون اینکه سورپرایزی در کار باشه. بچه ی ده ساله اینقد قالتاق؟ آدم گنده ی 23 سال و 9 ماه و 21 روزه هم اینقد نفهم؟

نظرات 7 + ارسال نظر

وووووووییییییی...
چه شکلاتای خوشمزه ای...
دوسشون دارم... یکی میدی لطفا؟

وردار

کیمیا 1389/06/12 ساعت 17:47

یعنی این عکسا و نوشته ها و...از هزارتا روزه خواری واینا بدتر بود.گناه داریم به قرآن

والا

کیمیا 1389/06/12 ساعت 17:48

به امین:اینا شکلات نیستن.آبنباتن

مریم 1389/06/12 ساعت 21:52

حالا اسمش چیه؟

رو پوستش نوشته که

منم میخوااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام!
آخه دختر بیکاری این پستهایی که دهن آدمو آب میندازه میذاری!
یکی از معدود علایقم تو زندگی شیرینی و شکلاته !
هیچ وقت ازشون سیر نمیشم.

من معمولا شیرینی جات دوس ندارم
این یهویی شد

حامد 1389/06/14 ساعت 06:54

جان؟!

محمد کرمی 1389/06/14 ساعت 15:43

دهانمو آب انداختی منم میخوام
آدرس بده تا برم بگیرم

بقالیا دارن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد