شاید داد باید امتحان کنی. اگه امتحان نکنی هیچوقت نخواهی فهمید که میداد یا نمی داد! ولین سوال ذهنتو تا ابد مشغول می کنه و تو در تاریکی شک و تردید کابوس چهار راهها و شیاطینشو خواهی دید و برای فرار از دست این کابوس ها .... ولش کن فیلم ترسناک شد برو بپرس :دی
هه! اشکال تو این است که فکر میکنی چون قرار است این دیوانه بازیهای مستهجن روزی در مرور خاطره هایت نقشی برایت بازی کنند ، آرامت کنند یا هیجان زده ات سازند، میتوانی هر چه باید و نباید را بگذاری اینجا و مصنوعی خوشحال باشی که حضور و نظر منطقی خواننده هایت کمترین ارزشی برایت ندارند که بخواهی بخاطرشان انعطافی خرج کنی و یا به بازخورد بعضی پستهای بیخودت بهتر بیاندیشی- وبلاگ تو چه بخواهی و چه نخواهی خوانده میشود و تو این را خوب میدانی اگر واقعا برای خودت مینویسی و برای مرور خاطراتت میرفتی توی همین دفتر خاطرات چراغدار ها مینوشتی نه اینجا که همه ببینند و بدانند که چقدر اجزای تشکیل دهنده هویتت بد به هم پیوند خورده اند و چقدر پازل شخصیتت ناقص است حالا هی در ادامه نظراتی که بحق به اینگونه بودنت ایراد وارد میکنند خودت را به آنطرف بزن و در واقع خودت را گول بزن و بنویس Think Big
واقعا عکس اون دخترهای پرتقال پوش اینقد آدمها رو تحریک می کنه که به نوعی پورن یا به قول شما مستهجن خونده میشه؟! عکس واقعا پرمحتوا ازیه عکاس خوش فکر با سوژه ی دو تا دختربچه ی 4-5 ساله که هیچ عنوانی جز think big برازنده ش نیست. من به عنوان دختری که روزی تمام اینها رو زیر دندونش مزه کرده، این عکس رو که پر از فکر، شعور و آگاهیه تحسین میکنم. مسلمه که مردی که با دیدن زلف بر باد رفته یا لاک رنگ پریده ی ناخن یا هر چیز زنانه ی پوسیده ی دیگه اینقد تحریک میشه که به این عکس میگه پورن یا مستهجن، حقیقتا مشکل روانی داره، با این دید وحشتناک جنسیش به تمام اجزای ریز جامعه ی حتی مجازی. دوست عزیز من بیشتر از 5 ساله تو محیط مجازی بوده م و به شدت به قواعد و اصول وبلاگ نویسی و حد و مرزهای عرف جامعه ی مجازی پایبندم. از این دفترخاطرات های چراغدار هم تا دلت بخواد داشته م. یک جاهایی من دلم نمیخواد فقط از سیاست و جامعه و این چیزهای گنده و قلمبه سلمبه بنویسم. دلم میخواد عکس گوشواره های گیلاسمو بذارم، غر بزنم، از وقایع ریز تو کله م بگم، یا خیلی چیزای شخصی دیگه. 80 درصد آدمای این وبلاگ، دوستهای دنیای واقعی من اند و من رو با هزار شکل و شمایل دیده ن نیازی نیست برای مخ زدنشون انرژی بذارم. اگه هدف من جلب توجه بود، اینقدر عکسهای خوشگل خوشگل دارم که بذارم، جای این گوشواره های گیلاس. جدا چرا اینقدر احساس میکنید من برای جذب بازدیدکننده ای بی منطق مثل شما _که صرف دیدن یک عکس (مثلا) خارج از عرف هوش از سرش می پره و رگ غیرتش به جوش میاد و دود از کله ش بلند میشه_ باید تلاش کنم؟ تحریک شدی؟ آیدیتو بده برات میل بزنم بگم برای چنین مشکلات عقده ای روانی و جنسی باید چیکار کنی :|
شاید داد باید امتحان کنی. اگه امتحان نکنی هیچوقت نخواهی فهمید که میداد یا نمی داد! ولین سوال ذهنتو تا ابد مشغول می کنه و تو در تاریکی شک و تردید کابوس چهار راهها و شیاطینشو خواهی دید و برای فرار از دست این کابوس ها ....
ولش کن فیلم ترسناک شد برو بپرس :دی
آهای خانوم
من خیلی وقته تو نوبتماااا
اینکارو نکن ، ممکنه سوالات شخصی ات را در سطح جهانی جواب بده. آنوقت واویلا می شه.
dokhtarjoon che chehreye nazo ghashangi dari
نازی از خودته
قشنگی هم
ببخشید قبلن خودمو معرفی نکرده بودم!!! من همون هشت پا معروف هستم! سوالتو بپرس عزیزم؟؟!!
مگه قرضیه!!!!!!؟
یه فنجون نسکافه نظر برتر پست قبله! یعنی هر پست نظر برتر پست قبل رو در قالب یه فنجون نسکافه میارم. منتهی این بار از تولید به مصرف بود :))
هه! اشکال تو این است که فکر میکنی چون قرار است این دیوانه بازیهای مستهجن روزی در مرور خاطره هایت نقشی برایت بازی کنند ، آرامت کنند یا هیجان زده ات سازند، میتوانی هر چه باید و نباید را بگذاری اینجا و مصنوعی خوشحال باشی که حضور و نظر منطقی خواننده هایت کمترین ارزشی برایت ندارند که بخواهی بخاطرشان انعطافی خرج کنی و یا به بازخورد بعضی پستهای بیخودت بهتر بیاندیشی-
وبلاگ تو چه بخواهی و چه نخواهی خوانده میشود و تو این را خوب میدانی اگر واقعا برای خودت مینویسی و برای مرور خاطراتت میرفتی توی همین دفتر خاطرات چراغدار ها مینوشتی نه اینجا که همه ببینند و بدانند که چقدر اجزای تشکیل دهنده هویتت بد به هم پیوند خورده اند و چقدر پازل شخصیتت ناقص است
حالا هی در ادامه نظراتی که بحق به اینگونه بودنت ایراد وارد میکنند خودت را به آنطرف بزن و در واقع خودت را گول بزن و بنویس Think Big
واقعا عکس اون دخترهای پرتقال پوش اینقد آدمها رو تحریک می کنه که به نوعی پورن یا به قول شما مستهجن خونده میشه؟! عکس واقعا پرمحتوا ازیه عکاس خوش فکر با سوژه ی دو تا دختربچه ی 4-5 ساله که هیچ عنوانی جز think big برازنده ش نیست. من به عنوان دختری که روزی تمام اینها رو زیر دندونش مزه کرده، این عکس رو که پر از فکر، شعور و آگاهیه تحسین میکنم.
مسلمه که مردی که با دیدن زلف بر باد رفته یا لاک رنگ پریده ی ناخن یا هر چیز زنانه ی پوسیده ی دیگه اینقد تحریک میشه که به این عکس میگه پورن یا مستهجن، حقیقتا مشکل روانی داره، با این دید وحشتناک جنسیش به تمام اجزای ریز جامعه ی حتی مجازی.
دوست عزیز من بیشتر از 5 ساله تو محیط مجازی بوده م و به شدت به قواعد و اصول وبلاگ نویسی و حد و مرزهای عرف جامعه ی مجازی پایبندم. از این دفترخاطرات های چراغدار هم تا دلت بخواد داشته م. یک جاهایی من دلم نمیخواد فقط از سیاست و جامعه و این چیزهای گنده و قلمبه سلمبه بنویسم. دلم میخواد عکس گوشواره های گیلاسمو بذارم، غر بزنم، از وقایع ریز تو کله م بگم، یا خیلی چیزای شخصی دیگه. 80 درصد آدمای این وبلاگ، دوستهای دنیای واقعی من اند و من رو با هزار شکل و شمایل دیده ن نیازی نیست برای مخ زدنشون انرژی بذارم. اگه هدف من جلب توجه بود، اینقدر عکسهای خوشگل خوشگل دارم که بذارم، جای این گوشواره های گیلاس.
جدا چرا اینقدر احساس میکنید من برای جذب بازدیدکننده ای بی منطق مثل شما _که صرف دیدن یک عکس (مثلا) خارج از عرف هوش از سرش می پره و رگ غیرتش به جوش میاد و دود از کله ش بلند میشه_ باید تلاش کنم؟
تحریک شدی؟
آیدیتو بده برات میل بزنم بگم برای چنین مشکلات عقده ای روانی و جنسی باید چیکار کنی :|
مگه به آزادی عقیده و بیان اعتقاد نداری!!؟
آقای آرمان نظر خودش رو گفته و انتقاد تند کرده و نیازی نیست این همه عصبانی بشی.
نه اعتقاد ندارم D:
نظرشو گفت منم نظرمو گفتم!
و واقعا دلم میخواد کمکش کنم