خدای زمینی من...

کاش خدا کمی پایین تر می آمد

دراز می کشیدم کنارش سرم را میگذاشتم روی پایش

دست میکرد لای موهایم باهم آواز عاشقانه میخواندیم

به هوای بوسیدنش نیم خیز میشدم

گردنش رژ لبی میشد

میخندید و میگفت: فدای سرت!

نظرات 26 + ارسال نظر
چاشته های میهنی 1388/04/13 ساعت 23:20

درود
http://www.chashteha.blogspot.com

چاشته های میهنی 1388/04/14 ساعت 00:09

درود
http://www.chashteha.blogspot.com

پایانش فوق العاده بود آبجی
به روزم

خدای من عاشق رویاهای هپی اند است

ماه لی لی 1388/04/14 ساعت 13:01


من دوست دارم این خدا را..تا یک نهار مهمانش کنم..اوباشد من باشم ویک قاشق!

یا یک بستنی برای دو نفر

موسا 1388/04/15 ساعت 02:30 http://zehneziba.blogsky.com/

بعضی عینکها چقدر خوب هستند
عینک هایی که نگاهمان را تغییر می دهند.

جرون 1388/04/15 ساعت 07:35 http://www.joroon.blogfa.com


یه کم دقت کن ببین تا به حال برات اتفاق نیفتاده. یعنی میخوای بگی تا بحال نبوسیدت خدا!!

پری سا 1388/04/15 ساعت 13:22

چه ااروتیک می نویس باز

تو نگاهت اروتیک شده
من همون صدی سابقم

فدای سرت

ممنون!

va cheghadr khub mishod ke saret ro mizashti ruye shunehash va ba khiale rahat gerye mikardi. che khodaye zaminye doostdashtani

sharmande english type kardam,keyboardam farsi nadare :D

پینگلیشش بیشتر حال داد
فک کن چه ترغیب شده بودی کامنتتو بذاری تحت هر شرایطی!
آدم ذوق مرگ میشه!

ماه لی لی قشنگ نوشتی :

من دوست دارم این خدا را..تا یک نهار مهمانش کنم..اوباشد من باشم ویک قاشق!

آره
به منم چسبید

سانی 1388/04/16 ساعت 08:57

یادته اونموقعها یه انشاء نوشتی راجب خدا؟
یه تیکه کوچولوش این بود:
منو خدای من با هم قایم باشک بازی می کنیم ولی خدا همش می بازه آخه بس که بزرگ نمی تونه هیجا پنهون بشهو من خیلی زود و راحت پیداش می کنم.

انشا نبود دیوونه
دلم گرفته بود همینجوری نوشتمش
...
هنوز داریش؟

سانی 1388/04/16 ساعت 08:59

و یه تیکه دیگش:
خدای من گاهی با من شوخی می کنهو دوست داشتنیامو پشت سرش پنهان می کنه ولی من از رو نمی رمو اونقدر می گردم تا پیداش کنم بعد کلی با هم می خندیم

سانی 1388/04/16 ساعت 09:04

و :
خدای من با خدای اونا فرق می کنه خدای اونا به نماز اونا نیاز داره اما خدای من هیچ نیازی به نماز من نداره.
اونا نماز می خونن و در قبال نمازی که می خونن از خدا پولو مقامو.......... میخوان اما خدای من...............
(صدی حوصلم نمیاد بقیشو بنویسم خودت بفهم دیگه)

این خدا زمینیه
با اون خدا فرق داره!

ساغر 1388/04/16 ساعت 11:21 http://www.amar-pgu.blogfa.com

سلام. خوبی؟
وبت خیلی جالبه. مخصوصا اون شعره که نوشته یودی یه جوری می کشمت نشورنت غسال خونه ........
خیلی قشنگ بود.
به من سر بزن.
با تبادل لینک موافقی؟
اگه آره نظر بذار

یه جوری می کشمت نشورتت غسال خونه
پلیس بگه قاتل این بابا قصاب بوده!

چقد تصویری....من اینو حتما پیشنهاد میدم به والت دیزنی..من به عنوان روح خدا از شما تشکر میکنم و سلام ایشون رو خدمتتون ابلاغ میکنم...خیلی خوششون اومده بود و .......

zan 1388/04/16 ساعت 15:38 http://zanaks.blogfa.com/

bebin

همراه اول

ghabul daram, naghshe ravanparish ro khub bazi mikone. haminesh bahale
inam dobare english :D khoshhalam ke hal dade behet

سانی 1388/04/17 ساعت 08:34

ای شیطون منظورت کدوم خداست هاااااااااااااااااااااا؟؟/؟؟
من می شناسمش؟

ای جماعت کفار
حیف که منو موسی برای وصل کردن اومدیم وگر نه می دونستم باهاتون چی کار کنم.




خودمونیما عجب ذهن بزرگ و خلاقی داری فکر کنم اگه همین الان بمیری مستقیم بری بهشت . هوس کردم با تو و خدا بشینیم چایی بخوریم.

بذار موسی به رسالتش عمل کنه
شما پیشرو باش نه پیرو
کار خودتو بکن
.
.
.
خلاق ها به بهشت میرند؟
پس معلم دینی دبیرستانم کجا میره؟

خدایی که اومدی پیش صدیی قه جون و گردنت رژلبی شد پیش منم بیا با رنگ آلبالویی بعد خودم پاکش می کنم ... بگو فدای سرم :(

امیدوارم صداتو از این تریبون آزاد شنیده باشه!

خیلی دوست داشتنی بود. یاد "من و دوست غولم" افتادم .

آینه را ببوس
ما خدای خویشتنیم

چه قشنگ گفتی

به روزم آبجی

کاش یه بار به این پایین نگاه مینداخت!پایین اومدن پیش کش

نلسون 1388/05/02 ساعت 17:53 http://nelson.blogsky.com

به قول بی بی یکی از دوسام اسفرالله
راسی خدای من کنارم نشسه
داریم با هم لاگلتو می خونیم
هر چند می دونم اون همه اینا رو خونده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد