درباره ی درباره ی الی!

آقای فرهادی

آقای فرهادی

آقای فرهادی عزیز

3-0 به نفع شما

ما را خنداندید، حرص دادید، شکنجه کردید. یقه ی ما را گرفتید و تا انتهای فیلم ول نکردید. هدف، احساسات ما بود و حسابی آن را چلاندید، حتی یک روزنه امید، یک سوراخ تنگ برای فرار نگذاشتید. ما تماشاگران عام و خاص، عادت داریم (یا عادت کرده ایم) به خوش بینی ذاتی، به رهایی در پایان، به معجزه ثانیه آخر، به هپی اند، به آن نفس از سر آسودگی واپسین، یا حداقل به پایانی بی قطعیت، به یک ذره امید، اما آن را هم از ما گرفتید، با یک پایان مشخص، یک پایان بسته، بی راه فرار، تلخ تلخ تلخ، بی حتی یک بلور شکر یا شیرین...

شما بازی را بردید، ما تسلیم شده ایم، کمی خندیدیم- از روی غفلت- و تقاص این خندیدن را و آن غفلت را پس دادیم، مثل آن کاراکترهای خلق شده شما که آنها را از ناچاری و ناتوانی شان به این ور و آن ور می کوبیدید، تک تک آنها را تک به تک مجازات کردید، شخصیت هایشان را ترک دادید و سیلی زدید تا بشکنند، شکستند و ما با شکستن آنها شکستیم. ماندیم، شکسته، سیلی خورده، ناتوان و درد کشیده، بی راه فرار، بی معجزه، بی امید، فقط با "هیچ" شما بازی را بردید.

پ.ن۱: جمله یی شاهکار به زبان آلمانی روایت شد؛ "یک پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایان است." اما شما با پایان تلخ تمام نکردید. تلخی بی پایان با ماست هنوز.

پ.ن۲: شهر زیبا، چهارشنبه سوری و این بار درباره ی الی... آقای فرهادی عزیز 3-0 به نفع شما

پ.ن۳: +

نظرات 17 + ارسال نظر
عبدالحسین رضوانی 1388/03/21 ساعت 01:26

خیلی باهات موافق نیستم

کج سلیقه

عبدالحسین رضوانی 1388/03/21 ساعت 01:26

راستی بازگشت ...

سلام
من خوشم اومد
مرسی
دهنم آسفالت شد !!!!!!

بابت آسفالت شدن دهنت تشکر میکنی یا بابت خوب بودن فیلم پیشنهادیم؟!

من هنوز ندیدم.....

ببین
حتما

اقا تبریک بابت بازگشت به سرخانه زندگی خویش اینطوری خیلی بهتره احساس خوبی دارم

مچکرم :)

میخوام دوباره فیلمو ببینم !
ولی از آخر به اول ...

کار بدی کردم اول تیتراژ فیلم آخرشو گفتم؟!

الی 1388/03/21 ساعت 21:05

تنها فیلمی که هم میخکوبم کرد هم خندوندم هم اشکم رو در اورد یه جا.

الان خوشحالی که درباره ت فیلم ساختن؟!

میلاد 1388/03/22 ساعت 08:42

نه خوشم اُومد.... آقای فرهادی ده هیچم می کنه... شک نکن

بهشب 1388/03/22 ساعت 09:47 http://behshab.blogsky.com/

دروغگو دو تا بار به من دروغ گفتی در سه روز

بازگشت شما به میهن را تبریک می گم!

موسا 1388/03/23 ساعت 10:58 http://zehneziba.blogsky.com/

خونه خوبه!

[ بدون نام ] 1388/03/25 ساعت 15:27

محتوا محتوا
این نظره منه نداشت
زار زدن بیخود گلشیفته منو آزار میده
تلخی بی پایان حق با توئه

فراز 1388/03/26 ساعت 09:30

واقعا صحنه گره داستان شاهکار بود احساس می کردم منم دارم با فیلمبردارو بقیه می دوم تو دریا واقعا صحنه تکان دهنده ای بود . خود همین صحنه به اندازه کل فیلمهای جشنواره امسال می ارزید !
انصافا فرهادی یا فیلم نمی سازه یا شاهکار می سازه !
همچنان ۳ -۰ به نفع فرهادی
باری شهاب حسینی عالی بود !

و گلشیفته

درود..
با حست موافقم...برای فرهادی بیننده درخته..در هجوم باد و وزش نسیم..ریشه کن نمیکنه اما در مقابل تازیانه لختت میکنه...

چه توصیف قشنگی

گن جیش کک 1388/03/27 ساعت 21:07

رنج ش را من می برم
شماره می فتدنفس های تن تن سپیده

با تما م وجود تجربه وحسش رو می دونم

باهام بود تا خیلی جا ها من هم توش بودم اون گوش کنار ها کنار سخره ها ساحل اونجا کنارآبگرمکن یه جای خلوت ودنج برای جیغ زدن توی خودم...چه تلاش بی ملاحضی بود وووو

...

با الی تفاوت را احساس کنید....

سعید صادقی 1388/04/24 ساعت 10:49

نه دوست عزیز بهروز!
نه موافق نیستم باهات! درباره الی ضعیف ترین فیلم اصغر فرهادی به حساب می یاد و فیلم خوبی هم نیست. از بازی ضعیف و جیغ جیغوی گلشیفته بگیر تا داستان باسمه ای و تکراری اون.
تو دنیای سینما این فیلمهای با داستان تکراری رو خیلی تکنیکی می سازن چیزی که تو سینمای تقریبا مرده ایران وجود نداره...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد