مورفیزایسون یا Fu*K LucK!

سال به سال از خونه بیرون نمیری

بعد یهو هوس می کنی بعد از 10 سال بری تو دل طبیعت یه هوایی بخوری

خیلی مهم نیست که بهت خوش میگذره یا نه

مهم اینه که برگشتنی حتما یه قاتل فراری باید به ماشینی که تو داخلشی حمله کنه و با چاقو و زنجیر و لباس خونی و پای برهنه و موهای جنگلی و سیبیل خفن (فک کنم دیگه فهمیدین طرف چقدر وحشتناک و چندش آور بوده!) تهدیدتون کنه. راه رو جلوتون بند بیاره. بعد به زور بپره رو کاپوت ماشینتون و با لبخند ملیح ودوست داشتنیش مودبانه ازتون خواهش کنه که تا شهر برسونیدش!   

خوب شما هیچ غلط خاصی نمی تونید بکنید جز اینکه به خودتون مسلط باشید، به جای جیغ زدن یه نفس عمیق بکشید، کمربند ایمنی تون رو ببندید و با آرامش شخص مورد نظر رو در حالیکه روی کاپوت ماشین شما چمباتمه زده به مقصد مورد نظرش برسونید. سعی کنید سر کرایه هم باهاش چونه نزنید لطفا

پ.ن۱: اینجا امنیت بیداد می کند.. بی داددددددددددد

پ.ن۲: تو عمرم اینقد جیغ نزده بودم..

پ.ن۳: ولی باحال بودااااااا.. آخر هفته ی هیجان انگیزی بود.

پ.ن۴: مامانم این وسط هی گیر داده بود ازش عکس بگیرم! اینقده هل بودم عکسه این از آب دراومد!

 

نظرات 46 + ارسال نظر
توحید 1385/10/29 ساعت 20:27

نکشتت؟!

اتفاقا چرا
منو کشت!

ساده 1385/10/29 ساعت 22:12 http://sade.blogsky.com

اه شانس که نداریم....
قرار بود بکشتت اما نامرد خالی بست و فقط از من پول گرفت!

رقاص 1385/10/29 ساعت 22:33 http://dance-here.blogspot.com

وااای چقدر خندیدم . :دی حالا چی کار کردی

هیچی رسوندیمش دیگه..!

هیچ 1385/10/30 ساعت 00:42

زنگ میزدی ۱۱۰ :پی

زنگولیدم
اشغال بود!

لیدی 1385/10/30 ساعت 01:16 http://alone-g.blogfa.com

باورش سخته......خیلی سخت....
وخیلی ترسناک

sherry 1385/10/30 ساعت 02:55

جدا؟؟ بعد شما هم سوارش کردید رسوندینش؟!! چشممام گرد شده از تعجب. کاش مینوشتی تا مقصد چی گفت یا چه رفتاری داشت. واقعا دز هیجانش، شدیدا بالا بود!!!

تا تو شهر هی نگامون می کرد با اون دندونای زشتش می خندید بعد ما هی جیغ می زدیم. بعد اون بیشتر می خندید. ما بیشتر جیغ می زدیم.. به همین سادگی این چرخه تکرار می شد! عکس العمل ماشینهای اطرافمون جالب بود خیلیییییی
اونو دیگه نمیگم!

مهدی 1385/10/30 ساعت 07:44 http://mehdi22.blogfa.com

یادته چند وقت پیش واست دعا کرده بودم که امتحانتو خوب بدی. یادت نیست؟
خب عیب نداره من خودمم یادم نیست. فقط اینو میخواستم بگم که الان اگه که میبینی زنده ای از اثرات اون دعاهه ست.

اثرات اون دعاهه امتحانایی بود که گند زدم..
مرسی واقعا

خوش به حالت.من عاشق هیجانم

تو این عکس طرف مثل یه روح افتاده

عجی آخر هفته ای هیجان انگیزی... مامان که انقدر اصرار داشت ازش عکس بگیری دوربین رو می دادی خودش بگیره...

من همیشه هیجان رو دوست داشتم. حداقل کمش خیلی خوبه

نارسیس 1385/10/30 ساعت 13:49

چقدر هیجان انگیز! دلم خواست!!

رقاص 1385/10/30 ساعت 19:20 http://dance-here.blogspot.com

حالا جدا چی کار کرد من نفهمیدم فقط رو کاپوت موند یا اومد تو ؟؟؟؟

رو کاپوت موند تا خود شهر!

مرتیکه 1385/11/01 ساعت 00:45

نظر ندارم فقط عرض ارادت

خواهش می کنم
عرض از ماست!

یعنی می خوای بگی اینی که گفتی واقعی بود؟!!
برای خود شما اتفاق افتاده بود؟!
چقدر «شوخی وار» نوشته بودیش!

مگه من شوخی دارم آخههههههههههههههههههه؟

حمیدرضا 1385/11/01 ساعت 18:49 http://3noqte.blogfa.com

برو خودتو سیا کن ! :دی

اوه
یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟
:O
واقعا که

من خیلی ترسیدیم، الان!!!!!! به جون خودت!باور که میکنی؟!......بهار

م.خ 1385/11/02 ساعت 11:53 http://mkheyre.blogfa.com

شورای امنیت
امنیت در برابر رعد و برق
هک و امنیت
امنیت و شبکه ارتباطات
گروه امداد امنیت ایران
سایت اطلاع رسانی امنیت اطلاعات و
وووووو
دیدی بی داد می کنه امنیت .......= بی داد
دوستدار همیشگی شما آژپ شد

حمیدرضا 1385/11/02 ساعت 13:58 http://3noqte.blogfa.com

هیچی ! کلا گفتم ! :)

ای شجاع!!! ای نترس!!!! ای بی باک!!!

سجاد 1385/11/02 ساعت 16:48

خوب حیوونی شاید پول تاکسی نداشته بده....مجبور شده اتو بزنه :))
این همه دخترها از این کارها می کنن...یه بار هم این بیچاره دلش خواسته....خداییش اگه می خواست بیاد بشینه توی ماشین راه می دادین؟نمی دادین دیگه :دی

ما خودمون تو ماشین ۷ نفر بودیم!
اگه هم میومد قدمش روی تخم چشم جنابعالی..

چرا همه می خندن؟

چرا باید بخندیم؟

چرا نباید جیغ بزنیم؟

و چرا نباید کمی هم به اون آدم!! فکر کنیم؟

خودتی باحال
چرا یارو را واسه خودتون نگه نداشتین؟ کلی صفا می‌کردین

سلام عزیزم... زیاد هم پیچیده نبود... اما در هر صوت خوشحالم که متوجه شدی منظورم رو...

ماه نصفه! 1385/11/03 ساعت 20:09

شارژر ! می خوای واست پست کنم ؟من اضافی دارم!

لیدی 1385/11/03 ساعت 21:51 http://alone-g.blogfa.com

سلام....منظورتون رو از اون کامنت نفهمیدم...
.............................
میتونم لینکتون کنم؟

رقاص 1385/11/03 ساعت 22:57 http://dance-here.blogspot.com

ما چاکریم

شادی 1385/11/04 ساعت 03:50 http://ghowgha.blogfa.com

برگشتم.یه دیوونه به جممع دیوانگان اضافه شد!
بینم تو تو اون حال و هوا دوربینو از کجا پیدا کردی؟
بعدشم چه باحال.من جای تو بودما با وجود اینکه خودم رو از ترس خیس کرده بودم به اون جانیه می گفتم:افتخار میدین با هم عکس بگیریم؟!
بعد اون عکس رو نشان شهامت خودم میکردم for ever!!!

salam...ghahr nakonea....

اوممم
باشه ولی بار آخرت باشه!
:D

شادی 1385/11/04 ساعت 12:03 http://ghowgha.blogfa.com

خوب اینم آی دی یاهوی من:shad.li
راستیتش از دپرسونگی در اوندم.دلم واسه خود خودم تنگولیده بود.واشه شادی افسار گسیخته...!

عسل 1385/11/04 ساعت 16:50 http://khodemonima.blogfa.com/

پس خوشگل هم نبود!!!! وای چه افت کلاسی هم داشته برات. من بودم از اون شهر مهاجرت می کردم.

آپیدم. قربانت...عسل

میگم این طبیعتی که میگی کجاست ....بگو اگه نزدیکه ما هم بریم !!!!

... 1385/11/05 ساعت 13:35 http://www.doroghcity.blogsky.com

خیالت در بغل محکم گرفتم ولی زور ِ فلک رُ کم گرفتم من اون روز صید آهو رفته بودم ولیکن بچه‏ی ِ آدم گرفتم
سلااااااااااااااااااااااااااام
من خیلی کم میام
دانشگاه دارم از صبح تا شب
شرمنده که کم میام

.... 1385/11/05 ساعت 13:53 http://www.doroghcity.blogsky.com

طرح وبلاگت جالبه

چه شجاع بودین تو و مامانت
خوشحال میشم به من هم سر بزنی

... 1385/11/05 ساعت 22:11 http://www.doroghcity.blogsky.com

از کی وبلاگمو می خوندی؟؟؟؟؟

بیشتر از اینا مواظب خودت باش! خوب؟

... 1385/11/06 ساعت 22:51 http://www.doroghcity.blogsky.com

خیلی جالبه من هم در مورد یه وبلاگ این حسو داشتم ولی ادرسشو یادم نمی یاد

کپک زدی بابا ....
یه فکری به حال اینجا بکن !!

کپک

کپک


کپک


کپک


کپک


کپک !!!!!!!!!!!

مدادسیاه 1385/11/08 ساعت 12:41

شانس آوردین تو ماشین نیومده:دی می گم در هارو از تو قفل کنید برا همینه:دی
جای من خالی:دی

دانشجو نما 1385/11/08 ساعت 19:09

که تو عمرا اگه تو وبلاگ کسی اینجوری لاو بترکونی ..هان ؟؟؟؟
وقت کردی یه سر به پستات تو وبلاگ این یارو doroghcity بزن !
آخه چرا اینقدر با احساسات این و اون بازی میکنی ؟
چی میخوای از جون ملت ... هان ؟!!

چیز زیادی نمی خوام از جونشون!
می تونی باور نکنی.. هرچی گفتم راست بود.

یاشار 1385/11/09 ساعت 23:31 http://northboy.blogsky.com

سلام. می بینم که من رو از لیست وبلاگت پاک کردی؟!
خوبی؟ چه خبر؟
من باید یکی یکی بیام دنبالتون تا یه سر به وبلاگ ما هم بزنین؟؟؟

سارا 1385/11/10 ساعت 00:55 http://www.sal2a.blogfa.com

سلام ...

هممممممممه ی پستها رو خوندم ... خیلی باحالی ...


این امنیت نیست که تو الان سالمی
که تو چاقو نخوردی
زخمی نشدی
کشته نشدی
اینا امنیت نیست
تو الان توی خونهء امن نشستی
اینا امنیت نیست
ته جمله هارو خودت با سلیقهء خودت علامت گذاری کن!

این امنیت نیست که تو الان سالمی.؟!
که تو چاقو نخوردی.؟!
زخمی نشدی.؟!
کشته نشدی.؟!
اینا امنیت نیست.؟!
تو الان توی خونهء امن نشستی.؟!
اینا امنیت نیست.؟!

پرپر جونت 1386/04/18 ساعت 17:35

من یادمه خیلی حال کرده بودم خیلی فاز داد به من جیگر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد