تو که نیستی تا ببینی، گریه های هر شب من

بی حضور عاشق تو، چه عجیبه گریه کردن

 

بچه تر که بودیم (5_4 سال پیش، اون موقع ها که هنوز خیالی بود!)

دسته جمعی عاشق شادمهر بودیم!

این مال اون موقع هاست که شادمهر واسه خودش آدمی بود

هنوز زیر ابرو برنمی داشت، با دختر فرانسویا نمی رقصید، رژ لب بنفش نمیزد

(کلا خواننده ی باکلاسی بود.)

 

نمی دونم چه سری بود

اصلا تبش همه گیر شده بود.

اون موقع ها ما 14 سالمون بود اون 29 سالش

تمام همکلاسیهام دفترخاطراتشون پر بود از عکسهای عجیب و غریب اون

همه شون هم از دم اعتقاد داشتند اختلاف سنی نمی تونه مانع خوشبختی آدم باشه!

 

من اما حوصله ی رقیب نداشتم واسه همین دور شادمهر رو خط کشیدم!

اصلا مسائل عاشقیت و این قرتی بازیا واسه من و دوست جونم حکم یه بازی خنده دار رو داشت..

الان اونا همه شون یه وری دارن زندگی می کنن

هیچ کدومشون هم یادشون نمیاد آخرین باری که ریخت شادمهر رو دیدن یا صداشو شنیدن کی بوده..

 

حالا این منم که یواشکی زیر لب زمزمه می کنم:

 

مسافر خسته ی من، بار سفر رو بسته بود

تو خلوت آیینه ها به انتظار نشسته بود

 

می خواست که از اینجا بره اما نمی دونست کجا

دلش پر از گلایه بود، اما نمی دونست چرا..

 

اما نمی دونست چرا؟!

نظرات 29 + ارسال نظر
۲۵cent 1385/05/15 ساعت 18:40 http://25cent.blogsky.com

سلام وبلاگ بسیار زیبا و پر محتوایی داری به همین دلیل بهت تبریک می گم:اگه دوست داشتی به ما هم سری بزن ونظر بده و اگه دوست داشتی ای دی هم بذار.در ضمن ما با تبادل لینک و لوگو هم موافقیم.با تشکر عضوی کوچک از خانواده بزرگ25

سارا 1385/05/15 ساعت 18:44 http://afsos.blogsky.com

سلام خیلی کوتاه مختصر وزیبا

سلام
من هم با شما هم نظرم
شادمهر خودش رو خراب کرد
در ضمن آهنگ وبلاگتون فوق العاده س
به خاطر آهنگش همیشه سایتتون بازه
ممنون

:D

mohsen 1385/05/15 ساعت 18:52

؟

سلام
به این می گم عشق واقعی٬ سیلور اشتاین رو می شناسی یه شعر داره به این اسم٬ تا نخوونی نمی فهمی عشق واقعی یعنی چی! شوخی کردم. بازم میام اینجا.






نارسیس 1385/05/15 ساعت 21:22

زندگی بازی عجیبیه...
درست همون چیزی که برات بعید ترینه..
در باور نکردنی ترین لحظه ها به سرت میاد...
اصلا انگار خوشش غافل گیرت کنه..
خوشش میاد زورشو به رخ ما بکشونه...
خوشش میاد...
این زندگی لعنتی از ضعیف کشی خوشش میاد...

ایدین 1385/05/15 ساعت 21:58 http://souty.blogsky.com

اینجانب به علت فقدان اگاهی از دل اون و همچنین عدم ارتباط با شعرها و اهنگهای شادمهر نظر ممتنع میدهم

توحید 1385/05/15 ساعت 22:44 http://thdmc.blogsky.com

چرا...؟

همه مسافرند!!!
اگه یکی از مسافرا رو پیدا کردی به جای ما هم بپرس که

چرا؟!

در ضمن!! با اجازتون ما به اینجا مسافرت کردیم!

سلام
خسته نباشید

دلم درد می کنه
http://coocoo.mihanblog.com

[ بدون نام ] 1385/05/16 ساعت 12:47

این یارو کیه در مورد مسافر حرف زده؟

شادمهر!

م س ا ف ر 1385/05/16 ساعت 12:50

آفرین
هر چند امثالهن فقط بخاطر چهره شادمهر ازش خوششون میومد ولی خواننده باکلاسیه.منظورم کلاس موسیقیه.

مداد 1385/05/16 ساعت 13:00 http://medadsiyah.blogfa.com

همیشه منطقی تر از اون بودم که خیالپردازی کنم...که بشینم و فک کنم که روزی که محمدرصا گلزار میاد خواستگاریم چی بپوشم

ارنستو 1385/05/17 ساعت 19:59

نمیدونم چرا هر جور میخوام رمانتیک تصورت کنم نمیشه. یعنی نمیشه دیگه...!در ضمن اگه زمانی اومدم بندر قسم میخورم اون نیمکته رو پیدا کنم و روش با کلید یادگاری بنویسم.

مرتیکه ی ارنستو نما!

میرعماد 1385/05/17 ساعت 22:33

یعنی منظورت اینه که متوجه شدی من همون گمشده م؟ ):

اگه شما رو ناراحت کردم ببخشید !

آخه من اگه ننویسم نمی تونم زندگی کنم!

تقصیر خودم نیست!

شما با هر جا که میخوای حال کن!

ماه نصفه 1385/05/17 ساعت 22:59

می بینم که هستید!

نه منظورم به شما نبود عزیزم!

منظورم به گیر علی دایی بود!

شیوا 1385/05/18 ساعت 00:31 http://sheved.blogsky.com

حالا خوبه شماها بچه بودین .من هنوزم وقتی اشک من پیرهنتو تر کرده و آی ستاره رو گوش می دم می شینم های های گریه می کنم . . . :دی

من هنوزم اینجوریم!

سلام.قشنگ بود.
خوشحالم که به وبلاگ من هم سرزدید.
به دلیل کمبود دوست لینک شما رو تو لینک باکس میزارم.
دوست دارم بیشتر باهم آشنا بشیم.

نه نشد.دوباره!نمیدونم چرا هرجا میرم نظرام پرپر میشه!
سلام.قشنگ مینویسی.
خوشحالم که بهم سرزدی.
راستی به دلیل کمبود دوست تو بلاگ اسکای من لینک شما رو به لینک باکسم اضافه کردم.
خوشحال میشم بیشتر باهات آشنا بشم.
راستی من تو بلاگفا هو وبلاگ دارم.اینم لینکمه:http://kooche-chichini.blogfa.com

سانی 1385/05/18 ساعت 08:11 http://sanimemoirs.com

خواننده ممکنه به دل نشینه صدا هم همین طور ولی گاهی اشعار ... بد جور دل نشینه

از اینجاش خنده ام میگیره که شادمهر خونه شون خواب بود و همکلاسی های تو داشتن تصمیم می گرفتن آیا تفاوت سنی بینشون مشکلیه یا نه!!!
مسافرا، اونایی ان که میدونن از کجا میرن و بلدن چطور برگردن جای اولشون....اونایی که نمیدونن دارن از کجا و به کجا میرن...فراری ان...نه مسافر!

رقاص 1385/05/18 ساعت 21:29 http://dance-here.blogspot.com

من آهنگاشو دوست دارم . کاری هم به زیر ابرو و رژلب بنفش و اینا ندارم .

زینب 1385/05/19 ساعت 09:48

واااااااااااااااااااااااای خدا . مردم از خنده...
میدونی خیلی از ما آدمای خودخواهی هستیم . خیلی از چیزا رو به خاطر خودمون میخوایم و اگه بهش نرسیم و یا حتی احساس کنیم نمی رسیم بی خیالش میشیم ، صرف نظر از بار ارزشی ای که اون چیز برای خودش داره .
من هنوزم شادمهرو دوست دارم و البته خیلی خیلی بیشتر از قدیما که تو ایران بود ، الان دیگه خود خودشه حتی اگه رژ بنفش میزنه و یا هر کار دیگه....
انصاف نیست که به خاطر اینکه نیومده خواستگاریتون اینجوری بکوبونیدش ، نه؟

من از همون اول هم باهاش میونه ای نداشتم!

بهار 1385/05/22 ساعت 09:06 http://love4me.blogsky.com

سلام
خوبی عزیزم ؟
مرسی ازاینکه بمن سر زدی
واقعا پاره می کنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فدااااااااااااااااااااااااااا

من که هنوزم خیلی دوستش دارم. اما نه اونجوری که دوستاتون دوسش داشتن؟
به عنوان یه خواننده.
هنوزم خواننده ی نامبر وانم شادمهره.
ولی یه جورایی موافقم.منم با ترانه های قدیمیش بیشتر حال
می کنم

ِغرغرو 1385/06/05 ساعت 01:13

ٌٌواقعا از چی گلایه داشت و واسه چی رفت؟ نظرم رو بعدا برای خودت میزنم.

غرغرو 1385/06/05 ساعت 01:19

با کلمه قرتی بازی هات هم خیلی حال کردم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد