هزار و یک شب

گفته بودی یه شب هزار شب نمیشه و من عین دختر بچه های احمق ۱۴ ساله گولت رو خورده بودم. هزار شب که کم بود! یک شب به شبهایی که بی تو گذشت اضافه کن و ازش یه قصه بساز که با یکی بود هیشکی نبود شروع بشه.

یکی بود.

هیشکی نبود.

من بودم.

تو بودی.

خدا هم نبود...

 

تمام تنم بوی ساحل گرفته بود.

مستی من نه از الکل بود نه دود.

صدای خش دارم هم مادرزادی بود.

و هر دو برگشتیم به جایی که ازش اومده بودیم!

نظرات 13 + ارسال نظر

سلام . خوبی؟ ماجرا چیه؟

پردیس...تو ماهی.. فدایی پرنسس کوچولوت بشم

سانچو 1385/03/11 ساعت 15:32 http://lastword.blogsky.com

این چه وضعیه چرا روز ی دوبار آپ می کنی . :دی :دی :دی
میگم مگر فقط دختر بچه های ۱۴ ساله گول می خورنند . بزرگتراشون که بیشتر گول می خورند!!!

هیچ 1385/03/11 ساعت 16:06

بحث شلوغی نبود... نه. سرم شلوغ نبود که استتوس گذاشتم...! اعصابم خورد بود.. حالم گرفته بود... از خودم حالم بهم میخورد. اون موقع اگر تو نبودی، دلم میخواست نابود بشم... فقط بخاطر شلوغی نبود :)

ایدین 1385/03/11 ساعت 19:45 http://souty.blogsky.com

ای ابجی این پستت صحنه داشتا فکر نکن نفهمیدم

هان؟

م س ا ف ر 1385/03/12 ساعت 01:26

این دوتای آخر احتمالا تخصصی بود.
در ضمن همین که اجازه میدی کامنت بذاریم بعدش حذف می کنی خوبه.
چون احساس راحتی بیشتری می کنم.

غرغرو 1385/03/12 ساعت 15:58

لابد اینجوریه که تو میگی دیگه!!!

خوب تنت هنوز بو ساحل میده؟؟؟ هر وقت دوش گرفتی یه سری به من بزن

مرتیکه 1385/03/13 ساعت 14:08

اااا انگار امروز زلزله اومده اونجا. نمردی که ؟ خبر بده

نبینم سرت گیج بره.

سلام دوست عزیز
از اینکه از وبلاگ ما دیدن فرمودی متشکرم.
در جواب سوالت باید عرض کنم که ما همکلاسیهای دوره دبیرستان بودیم و حالا رشته های دانشگاهیمون با هم فرق داره.
راستی باید بگم وبلاگ جالبی داری.
خوش باشی.

سانچو 1385/03/14 ساعت 06:07 http://lastword.blogsky.com

تو چی میگی این وسط؟؟؟ تو باید از این خجالت بکشی که نظرات ما را همشو یه دفعه تو سطل آشغال میریزی:دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد